گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 76
آثار انتظار (سخنرانی حضرت آیت الله ناصري)








خوشا به حال کسی که زبانش را نگهدارد. در صدر اسلام، مسلمانانی بودند، که ریگ، زیر زبانشان میگذاشتند، مبادا یک حرف
بر خلاف رضاي حق بزنند. بیخود نیست پروندة ما همه سیاه است. مکرّر عرض کردم این اعمالی که ما انجام میدهیم یا این
انباري که ما عباداتمان را داخلش میگذاریم، یا ته انبار سوراخ است یا اینکه موش دارد! سخنرانی حضرت آیت الله ناصري راجع
به انتظار از نبی اکرم(ص) تا امام حسن عسکري(ع) نود و نه روایت معتبر آمده است. در این معنا که کسانی که منتظر فرج امام
زمان باشند، چه ثواب و چه آثاري برایشان مترتّب است. من یکی دو تا روایت را تیمنّاً میخوانم. کلمات نبی اکرم(ع) و
امیرالمؤمنین(ع) و اهل بیت(ع)، یک نورانیّتی دارد. روایات اهل بیت(ع) نور است، مثل قرآن، که نور است. دعاهاي رسیده از اهل
بیت را که میخوانید، خودش منوّر است. مگر نه این که زیارت جامعه میخوانیم؟ کلام شما نور است یعنی منوّر است. یعنی صَدَرَ
مِنَ النّور. نبی اکرم فرمودند: أفضَلُ أعمالُ اُمّتی انتظارُ الفَرَج انتظار فرج بهترین اعمال امّت من، است. در جایی دیگر نبی اکرم(ص)
فرمودند: بهترین عبادات دو چیز است: یکی سکوت، یعنی این لب و دهانت و این زبانت کنترل داشته باشد، و دیگري انتظار فرج.
انسان ممکن است سالهاي زیادي عبادت کند، امّا به یک کلمۀ غیبت همه را به باد بدهد. در حالات یکی از بزرگان آوردهاند که
شنید کسی غیبتش کرده است. ایشان طبقی از میوه گرفتند و به خادمشان دادند که این را براي همان کس ببرد. خادم طبق را برد.
آن کس گفت: کی فرستاده است؟ خادم گفت: فلان آقا فرستاده. گفت: خدا خیرشان بدهد. دو روز بعد آن عالم بزرگوار را دید
و گفت: آقا شما زحمت کشیدید براي ما میوه فرستادید. فرمودند: بله! شما به من احسان کردید، من هم خواستم به شما احسان
بکنم. گفت: آقا من که کاري نکردم. فرمودند: چرا. شما خدمت بزرگی به من کردید. گفت: من چه خدمتی کردم؟ گفت: غیبتم
را کردي، اعمال خودت آمد تو پروندة من. چه احسانی از این بهتر؟ من هم خواستم به شما احسان بکنم. غیبتها، تهمتها،
فحاشیها، بزرگ و کوچک کردنهاي بیدلیل، همه و همه از زبان صادر میشود. باید مراقب زبان بود. خوشا به حال کسی که
زبانش را نگهدارد. در صدر اسلام، مسلمانانی بودند، که ریگ، زیر زبانشان میگذاشتند، مبادا یک حرف بر خلاف رضاي حق
بزنند. بیخود نیست پروندة ما همه سیاه است. مکرّر عرض کردم این اعمالی که ما انجام میدهیم یا این انباري که ما عباداتمان را
داخلش میگذاریم، یا ته انبار سوراخ است یا اینکه موش دارد! ما هر چی نماز میخوانیم و روزه میگیریم، باز هم خبري نیست و
اتّفاقی نمیافتد. امروزمان بدتر از دیروزمان است. با وجودي که اعمال دیروزمان خوب بوده و باید مرتبهاي از ترقی براي ما آورده
باشد، میبینیم که باز هم تنزّل کردیم. معلوم میشود دیروز ما خراب شده است. شصت سال، شصت و پنج سال نماز خوانده است،
روزه گرفته است، امّا هیچ تعالی و تکاملی نداشته است. از جاي خودش حرکت نکرده است. بخشی از این برمیگردد به زبان
آدمی. زبان است که انسان را بیچاره میکند. روایت دیگري از نبی اکرم(ص) است، که خطاب به اصحابشان فرمودند: در
آخرالزّمان عدّهاي میآیند که عمل هر کدامشان مطابق عمل پنجاه نفر شماهاست . عرض کردند: یا رسولالله! ما در محضر و رکاب
شما بودهایم، ما رنجها و سختیهاي بسیار دیدهایم، چگونه می شود عدهّاي در آخرالزمان بیایند که عمل یک نفرشان با عمل پنجاه
نفر از ما برابر میکند؟ حضرت فرمودند: شما اوّلًا مرا، معجزات مرا و جلسات مرا دیدهاید که ایمان آوردهاید. آنها به یک سیاهی
و سفیدي ایمان آوردهاند، و براي آنها مشکلات و فشارهاي سیاسی اقتصادي بسیار وارد میآید که تحمّل میکنند که اگر بر شما
تحمیل بکنند، نمیتوانید تحمّل بکنید. در عین حالی که این گرفتاريها و ناراحتیها را دارند، دست از ولایتشان برنمیدارند. شما
اگر در آن زمان قرار بگیرید، تحمّل نمیکنید. روایت دیگري است از نبی اکرم(ص)، که فرمودند: خدایا برادرهاي مرا به من
برسان. عرض کردند: یا رسولالله! برادرهاي شما چه کسانی هستند؟ فرمودند: عدّهاي در آخرالزّمان میآیند، که به ظواهر شرع
صفحه 19 از 58
عمل میکنند و منتظر فرج امام زمانشان هستند. اینها برادرهاي من هستند شما قدر و ارزش خودت را بدان. بعد حضرت فرمودند:
من تمامشان را به اسم میشناسم. خداوند اشخاص آنها را در عالم ذر به من نشان داده است. همهشان را میشناسم. و اسماء
آبائهم، پدرهایشان را هم میشناسم. حضرت امام سجّاد(ع) فرمودند: کسی که در آخرالزّمان بر ولایت ما و معتقد به ولایت ما
باشد، ثابت قدم باشد و منتظر امام زمان(ع) باشد، خداوند به او اجر هزار شهید از شهداي بدر و احد را عنایت میکند. حضرت امام
محمّد باقر(ع) فرمودند: کسی که منتظر امام زمان(ع) باشد، ثواب کسی را دارد که تمام روزها را روزه و تمام شبها را مشغول
عبادت است. در روایتی از امام حسن عسکري(ع) داریم که فرمودند: مثل امام مهدي(ع) در این امت مثل حضرت خضر است و
مثل حضرت ذوالقرنین است، و براي او دو غیبت است؛ یک غیبت صغري و یک غیبت کبري. انتظار ظهور حضرت یعنی چه؟ ما
همه منتظر آمدن امام زمان(ع) هستیم، یعنی چی منتظریم؟ انتظار، یعنی منتظر باشیم که کسی بیاید انقلاب جهانی ایجاد کند، نه
یک انقلاب مقطعی و منطقهاي. یک انقلاب بیسابقه در جهان. در دنیا، انقلابهاي بسیاري اتفاق افتاده است. از زمان حضرت
آدم(ع) تا به حال طایفهاي آمده و طایفۀ دیگري را از بین بردهاند، امّا این انقلاب بیسابقه است آن انقلابها مقطعی و موضعی
بوده است. این انقلاب، انقلاب سراسري است. سراسر دنیا انقلاب میشود. منتظران باید انتظار چنین انقلابی را داشته باشند. انتظار
یعنی آماده باش. معناي اینکه منتظر امام زمان(ع) باشد، یعنی اینکه فرد براي فرمان حضرت آماده باشد. حالا منتظر به کی
دعاي ندبه میخوانیم. نماز امام زمان(ع) «! یابن الحسن! یا ابا صالح » : میگویند؟ همۀ ما منتظریم؟ خوب، همین که ما میگوییم
میخوانیم، آن وقت به ما میگویند منتظر؟ معناي انتظار یعنی از وضع فعلی ناراحت است و تلاش میکند وضع دیگري پیدا بشود.
اگر فرزند شما مسافر باشد، منتظري فرزندت بیاید، یعنی من از وضع فعلی ناراحتم. میگوید: آقا مریضت بدحاله؟ بله بُردیمش
دکتر. خوب چطور است؟ منتظریم حالش خوب بشود، دوا را بخورد بهتر شود. این انتظار یعنی چه؟ یعنی از وضع فعلی راضی
نیستیم، از این که مریض باشد و روز به روزش حالش بد بشود. انتظار داریم وضع بهتري پیدا بشود. ما که میگوییم منتظر امام
زمانیم، حقیقتاً از وضع فعلی متنفّریم؟ ما که متنظر امام زمان(ع) هستیم؛ یعنی که مبارزه میکنیم با این وضع فعلیمان؟ با این بیبند
و باريها، با این بدحجابی و با این معاملات باطل و حرام و با این ساز و آوازها؟ اسم خودمان را هم منتظر گذاشتیم. داستان ما،
قصۀ آن کسانی نباشد که خود را شیعیان حضرت رضا(ع) میدانستند، امّا حضرت راهشان ندادند. یک بار، دوبار، دو ماه مرتب
آمدند و رفتند، بالاخره جلسهاي گرفتند گفتند: این که نشد ما بخواهیم برگردیم و برویم، زن و بچّه ما تو خانه راهمان نمیدهند.
اصلًا توي محلّ روي رفتن نداریم. نمیدانیم چه کار کنیم؟ ما برویم آنجا بگوییم ما شصت روز رفتیم، علی بن موسی الرّضا راهمان
نداد؟ چه کار کنیم؟ میرویم سؤال میکنیم؛ ما علّتش را بفهمیم که چرا راهمان نمیدهید. آمدند و حضرت فرمودند: بیایید تو.
آمدند تو. عرض کردند: ما چه گناهی کردیم؟ فرمودند: براي اینکه دروغ میگویید ما از شیعیان شما هستیم. کدام اعمال شما به
شیعیان ما رفته است؟ کدام کار شما، کدام رفتار شما، صورتتان، سیرتتان به ما رفته است؟ گفتند: پس یابن رسولالله چی بگوییم؟
ما که نمیدانستیم. فرمودند: بگویید ما از محبیّن و علاقهمندان شما هستیم. عرض کردند: ما توبه میکنیم از این گناه و از این مطلبی
که گفتیم. یابن رسولالله! ما از محبیّن و علاقهمندان شما هستیم. حضرت فوراً بلند شدند، همهشان را بغل گرفتند و احترامشان
کردند. بعد فرمودند که: غلام! چند روز این آقایان آمدند و راهشان ندادید؟ عرض کرد که شصت روز یابن رسولالله. فرمودند:
شما بروید منزل، شصت مرتبه سلام مرا به ایشان برسان و بگویید من در خدمتتان هستم. کجا ما منتظریم؟ با این اعمال من، با این
هیچ خبري نیست. حجابها مانع « یابن الحسن » صورت من، با این کردار من، با این معاملات من، بیهوده نیست هر چی میگوییم
است. یکی از وظایف منتظر، تخلیه و تحلیه است، من خودم را باید اصلاح بکنم. حجابهاي ظلمانیم را برطرف بکنم. مزیّن بشوم
به صفات حمیده و سنخیّت پیدا بکنم. مادامی که این حجابهاي ظلمانی اطراف من هست، صفات خبیثه در وجود من هست، غیبت
میکنم، تهمت میزنم، تکبّر دارم، حسادت دارم، ریاي در عمل میکنم، تا اینها در وجود من هست، من سنخیّت ندارم با امام
صفحه 20 از 58
زمان(ع) رابطه پیدا بکنم. میگوید: آقا من چهل تا نماز امام زمان(ع) خواندم، هیچ نتیجهاي نگرفتم. خوب حق هم داري. اوّل ایجاد
یابن » سنخیّت بکن، یک نماز بخوانی، نتیجه میگیري. ظلمت محض با نور محض هیچ ارتباط ندارد. نتیجه اینکه، ما میگوییم
باید فکرش را بکنیم. راست بگوییم یابن الحسن. دوم اینکه در مقام اصلاح باشیم. خودمان را اصلاح بکنیم. حضرت که « الحسن
میخواهند تشریف بیاورند میخواهند اصلاح بکنند. منظور اینکه یکی از وظایف منتظرین این است که خود را اصلاح کنند.
صفتهاي بد را از بین ببرند. آن موقع است که عمل یک نفر، عمل هزار نفر از شهداي بدر و احد است. خدا میداند یگانه کسی
که در عالم وجود واسطۀ فیض است، بین خالق و مخلوق، بین رازق و مرزوق، بین مدیر و مدبّر، حضرت بقیّۀالله است. باید به این
بزرگوار توسّل کرد. در هر کاري باشد. امّا نگویید ما شیعهایم. از محبّین شما هستیم یابن رسولالله. دوستش داریم. خدا میداند
دوستش داریم. حرفی هم در این نیست حالا درست است نمک نشناسیم، امّا دوستش داریم. در هر کاري داري یابن الحسن
فراموش نشود. چه کار مادي باشد، چه کار روحانی باشد. چه کار اقتصادي باشد، سیاسی باشد، هر چی باشد یابن الحسن. انشاءالله
مورد عنایت حضرت قرار میگیرد. در خاتمه این داستان را عرض کنم که داستانهاي زیادي، متجاوز از دو هزار جلد کتاب
درمورد امام زمان نوشته شده است. شش هزار روایت در مورد امام زمان(ع) ثبت و ضبط کردهاند. یکی از داستانهاي صحیح و
معتبرش این است که مرحوم مجلسی(ره) در بحارالانوار نقل کردهاند و بزرگان دیگري نیز از محدثین این داستان را نقل کردهاند.
معروف و مشهور، شخصی بوده است جامهدار حمّام و در عین حال از علاقهمندان ولایت بوده است. به « ابو راجح حمّامی » ق ّ ص ۀ
معناي واقعی علی دوست بوده است. بعضیها زبانی علیدوست هستند. این فایده ندارد. نتیجه حاصل میشود امّا کم. آنهایی که
حقیقت میگویند نتیجه میگیرند. غرض این که واقعاً عقیده داشت به امیرالمؤمنین. این جا نشسته بود و وقتی که صحبت
امیرالمؤمنین یا حضرت زهرا(س) میشد میگفت: خدا لعنت کند ظالمینت را یا زهرا. خدا لعنت کند کسی و کسی و کسی را که
تو را اذیّت کردند. هر کجایی که اسم علی یا زهرا را میشنید، فوراً شروع میکرد به لعن کردن. حاکمی آمد در حلّه که از
سنّیهاي ناصبی بود. ناصبیها مشرکند. سبّ به اهل بیت میکنند. اگر کسی سبّ به اهل بیت، عصمت و طهارت کرد، قتلش واجب
است. رفتند به او گفتند: یک نفر حمامی است که مرتّب دشمنان اهل بیت(ع) را سبّ میکند. گفت: بروید بیاوریدش. آمدند و دو
سه نفر مأمور، دستش را بستند و او را بردند. حاکم، گفت: بیاوریدش جلو. او را بردند جلو. حاکم خیزران دستش بود، عصاي
خیزران. گفت: شنیدم سبّ میکنی دشمنان اهل بیت(ع) را. گفت: من به ظالمین زهرا سبّ میکنم. به ظالمین امیرالمؤمنین سبّ
میکنم. گفت: بیاوریدش جلو. بردنش جلو. شروع کرد با این عصاي خیزران به صورت ابوراجح ، میزد. گوشتهاي صورت،
چشمها از بین رفت، دندانها افتاد توي دهانش. گفت: ریسمان بیاورید. زبانش را درآوردند سوراخ کردند، دماغش را هم سوراخ
کردند این ریسمان را از زبان و دماغش رد کردند و سر یک طناب بستند و گفتند: بکشید ببرید در بازار، تا هر کسی ببیند،
ضربهاي بزند. این را در کوچهها و خیابانها میکشیدند و هر کس میرسید ضربهاي میزد. بیحال افتاد. بدنش جاي سالمی
نداشت. رفتند گفتند: این دیگر قابل حرکت نیست. سرش را ببرید. گفتند: سر بریدن ندارد. خلاص شده است. گفت: ببریدش.
شب جلسهاي گرفتند در منزل که ما نمیتوانیم دفاعی بکنیم. برویم سراغ کفن و دفن و غسل و کافور. وسایل را تهیّه کردند و
دیدند، نه! هنوز نفس میکشد. گفتند: خوب حالا دیگه شب است و میگذاریم فردا صبح میبریم دفنش میکنیم. فردا صبح
آمدند دیدند ابوراجح نماز میخواند. عجب! نگاه کردند دیدند خودش است. لکن اثري از این زخمها نیست. دندانها قشنگ و
سفید، درآمده است. مقداري محاسنش سفید بود امّا حالا پُرتر شده است. کمی بر چهرهاش آثار آبله بود، حالا نه. قیافه همان امّا
شده یک جوان سی ساله. آن موقع شصت هفتاد ساله بود، حالا شده سی ساله. صبر کردند نمازش تمام شد. گفتند: شما ابوراجح
هستی؟ گفت: بله. گفت: چه طور شد که اینطوري شدي؟ گفت: موقعی که شما رفتید، گوشم میشنید. گفتید: کارش تمام است.
دیدم زبان که ندارم حرف بزنم، چشم هم که ندارم ببینم. قلبم را متوجه امام زمان(ع) کردم. گفتم: یا امام زمان! من در حمایت از
صفحه 21 از 58
مادرت رنج کشیدم. از جدّت حمایت کردم. آیا سزاوار است که مرا به این حالت در بیاورند؟ این چه دشمنی با من داشت؟ فقط به
اعتبار مادرت و جدت بود. دست من و دامان تو. میگفت: تا این مطلب به ذهنم آمد و متوسل به امام زمان(ع) شدم و این حرف را
از دلم به امام زمان زدم، دیدم که این اتاق، مثل اینکه در باز شد. گوشم شنید. مثل اینکه حس کردم کسی پهلویم نشست. دستی
به صورتم کشید. همینطور که دست میکشید، بدن من صحیح و سالم میشد. چشمهایم را باز کردم، دیدم آقا امام زمان است.
فرمودند: ابوراجح بلند شو و برو سرکاسبیت! ما شما را حفظ میکنیم. شما حمایت از ولایت بکنید، حمایت از مادرم زهرا بکنید.
این خبر در حلّه منتشر شد. خبر دادند به حاکم، حاکم گفت: بروید بیاوریدش. من باید او را ببینم. رفتند آوردنش. نگاهی کرد و
بدون اختیار بلند شد. نشست. گفت: خیلی خوب ببریدش. تا آن زمان پشتش را میکرد به مقام امام زمان(ع) و شیعهها را اذیّت
میکرد. از آن تاریخ به بعد، دیگر عوض شد. خدایا قسمت میدهیم به عزّت محمّد و آل محمّد فرج امام زمان(ع) را نزدیک
بگردان.
حاج رضوان
« فؤاد » و « جهاد » فرزند آیت الله شیخ جواد مغنیه از علماي برجستۀ شیعۀ لبنان، و برادر « حاج رضوان » شهید عماد مغنیه معروف به
است که قبل از او به شهادت رسیده بودند. در شهر صور دیده به جهان گشود. خانوادهاش پس از مدتی از آنجا به ضاحیۀ جنوبی
بیروت نقل مکان کردند و در این منطقه بود که عماد تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را گذراند و پس از آن در جوانی، وارد
شاخۀ نظامی جنبش آزاديبخش « نیروي 17 » شد. شهید مغنیه در اوایل دهۀ هشتاد میلادي به (AUS) دانشگاه آمریکایی بیروت
فلسطین پیوست؛ نیرویی ویژه که براي حفاظت از مبارزانی مانند ابوعمار، ابوجهاد و ابود ایاد تشکیل شده بود. او از همان زمان، در
عملیات انتقال سلاح از جنبش آزاديبخش فلسطین به مقاومت اسلامی لبنان به ویژه جنبش امل نقش اساسی داشت. اما در پی
اشغال لبنان در سال 1982 میلادي از سوي رژیم صهیونیستی، مبارزان جنبش آزاديبخش فلسطین مجبور به ترك لبنان شدند.
محاصرة بیروت، سه ماه به طول انجامید و با خروج مبارزان فلطسینی و سازمان آزاديبخش از لبنان، عماد مغنیه نیز به صفوف
رزمندگان افواج مقاومت اسلامی (جنبش امل) پیوست؛ جنبشی که از سوي امام موسی صدر و شهید مصطفی چمران تأسیس شده
پیوست. شهید مغنیه « مقاومت اسلامی حزب الله » بود. وي در ادامه و همزمان با انتقال سید حسن نصرالله از امل، به حزب تازه تأسیس
پس از اجراي موفقیتآمیز چند عملیات به عنوان فرماندة گارد حفاظت مقامات بلندپایۀ حزب الله منصوب و پس از آن به عنوان
مسئول عملیات ویژة حزب الله برگزیده شد. رژیم صهیونییستی مدعی شده، عملیات ربودن دو تن از نظامیان اسرائیلی در تابستان دو
ساندي » سال پیش که بهآغاز جنگ 33 روزة این رژیم علیه لبنان انجامید، از سوي عماد مغنیه هدایت شده است. روزنامۀ انگلیسی
او یک انقلابی مجاهد است که با امام خمینی(ره) بیعت کرده که در راه انقلاب اسلامی از » : دربارة شهید مغنیه نوشت « تلگراف
تصاویري که تاکنون از شهید مغنیه منتشر شده بسیار اندك است به گونهاي که پلیس فدرال آمریکا .« جان خویشتن نیز بگذرد
(اف.بی.آي) مدعی شد وي دو بار اقدام به جراحی پلاستیک بر روي صورت خود کرده است تا شناسایی نشود. شهید عماد مغنیه،
در مقاومت اسلامی شهرت داشت و بسیاري او را مغز متفکر حزب الله قلمداد میکنند. وي، « مرد سایه » به دوري از رسانهها و
سرانجام در پی انفجار خودروي بمبگذاريشدهاش در دمشق، به شهادت رسید. پینوشت به نقل از خبرگزاري فارس.
غربت امام زمان(ع)- قسمت دوم
عباسعلی پرچی زاده اشاره: در قسمت نخست این مطلب دربارة اقسام غربت امام زمان(ع) سخن گفتیم. گفته شد که گاهی اوقات
غربت در مکان اتفاق میافتد و گاهی در زمان. برخی از وجوه غربت آن یگانه هستی، عبارتست از: نشناختن راستین امام(ع)،
صفحه 22 از 58
موالات بدون برائت، و... اکنون قسمت پایانی آن را تقدیم شما میکنیم، باشد که مقبول نظرتان واقع شود. 3. شکستن عهد الهی و
ارتکاب گناهان وجه دیگر غربت امام زمان(ع) در بین شیعیان و دوستانشان به شکستن عهد الهی از سوي آنان، به دلیل ارتکاب
اعمال ناشایست و صدور گناهان بر میگردد. در قرآن کریم به طور متعدّد از عهد و پیمان خداوند سخن گفته شده و بر لزوم وفاي
به آن تأکید شده است. در جایی فرموده است: إنمّا یتذکّر اولوالألباب ? الذّین یوفون بعهدالله و لا ینقضون المیثاق. 1 تنها صاحبان
خرد متذکر میشوند، کسانی که به عهد خداوند وفا میکنند و پیمان را نمیشکنند. سپس در ادامۀ همین آیات، اشاره به
عهدشکنی عهدشکنان شده است: والذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه... اولئک لهم اللعّنۀ و لهم سوءالدّّار. 2 آنان که عهد خداوند
را پس از پیمان گرفتنش میشکنند، همان کسانی هستند که به دوري از رحمت الهی و عاقبت بد گرفتار میگردند. مطابق آنچه
ائمه(ع) تفسیر فرموده و بر اهمیت و ضرورت آن تأکید کردهاند، عهد خداوند در این آیات، همان پیمانی است که در خصوص
امامت و ولایت امیرالمؤمنین(ع) و امامان بعدي گرفته شده است. نمونۀ دیگري از آیات شریفه قرآن: أوفوا بعهدي اوف بعهدکم. 3
به عهد من وفا کنید تا من به عهد شما وفا نمایم. از امام صادق(ع) در ذیل این آیۀ شریفه، چنین نقل شده است: به ولایت علیّ بن
ابیطالب(ع) که از جانب خداوند واجب است وفا کنید تا من به وعدة خود در مورد بهشت وفا کنم. 4 در مورد همین عهد الهی
است که امام صادق(ع) فرمودند: ما عهد خداوند هستیم، پس هر کس به عهد ما وفا کند، عهد خداوند را وفا کرده است. 5 لازمۀ
محبت امام(ع)، همانا معرفت به ولایت ایشان و اطاعت بیچون و چرا از ایشان است؛ زیرا کسی که ادعاي دوست داشتن کسی را
دارد، نباید فرمان او را زمین بگذارد، بلکه باید از او تبعیت کند، چنانچه خداوند به پیامبر(ص) میفرماید: اي پیامبر(ص) به ایشان
بگو اگر خدا را دوست دارید پس مرا اطاعت کنید. ضمناً باید دانست اطاعت الهی، همان انجام واجبات و ترك نواهی و کسب
إنّ أکرمکم عندالله أتقی?کم؛ 6 در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا » مقام کرامت عنداللهی است. خداي متعال در آیه کریمه
به این موضوع اشاره فرموده است. به همین لحاظ میتوان گفت وقتی شیعیان دچار گناه و معصیت « پرهیزکارترین شماست
از آن « اوفوا بعهدي؛ به عهد من وفا کنید » میشوند، در واقع همان عهد و پیمان الهی را میشکنند که خداوند در قرآن کریم در آیه
یاد کرده است. تا آنجا که امام زمان(ع) در توقیع مبارکشان به جناب شیخ مفید با لحنی توبیخآمیز به شیعیانشان چنین فرمودهاند: ما
بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نیست، از خواري و مذّلتی که دچارش شدهاید
باخبریم. از آن زمان که بسیاري از شما به برخی کارهاي ناشایست میل کردید که پیشینیان صالح شما از آنها دوري میجستند.
عهد و میثاق خدایی را آنچنان پشت سر انداختند که گویا به آن پیمان آگاه نیستند... اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان
دهد در راه ایفاي پیمانی که بر عهده دارند، همدل میشدند؛ میمنت ملاقات ما به تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب
آنان میگشت. 7 آشکار است که ناخوشایندي حضرت بقیۀالله(عج)، ناخشنودي خداوند متعال را به دنبال خواهد داشت و لذا
استمرار این خشنودي، منجر به استمرار غیبت امام(ع) و محرومیت و محجوبیت شیعیان از تشرف و درك محضر مبارك و پر برکت
شیخ طوسی و شیخ صدوق » : امام عصر(ع) خواهد شد. لذا علامۀ محدث، میرزا حسین نوري در کتاب شریف نجمالثاقب مینویسد
و أبی جعفر محمد بن جریر طبري، با سندهاي معتبر داستان علی بن ابراهیم بن مهزیار را روایت کردهاند. او از اهواز به کوفه، از
آنجا به مدینه و از مدینه به مکّه رفت، و در حال طواف، با جوانی همراه شد، و سرانجام در نزدیکی طائف، در مرغزاري خدمت
امام(ع) رسید. به روایت طبري چون به خدمت آن جوانی که یکی از خواص بلکه از اقارب خاص بود رسید، آن جوان به او
ابن مهزیار پاسخ داد: امام محجوب از عالم را. گفت: آن جناب از شما محجوب نیست، ولی «!؟ چه میخواهی اي ابوالحسن » : گفت
8 داستان ملا محمد سعید مازندرانی مشهور به سعید العلماء سندي .« بدي کردار شما، ایشان را از شما محجوب نموده است
محکم در این باره است. زمانی که تصدي مقام مرجعیت شیعه به شیخ مرتضی انصاري پیشنهاد میشود، ایشان در جواب
و خود، نامهاي با همین مضمون نیز «. به ملا محمد سعید مازندرانی مراجعه کنید چون ایشان از من شایستهتر هستند » : میفرمایند
صفحه 23 از 58
هر چند در زمان تحصیل، » : براي ملامحمد سعید ارسال مینماید. ملامحمد سعید به نامۀ شیخ مرتضی انصاري چنین پاسخ میدهد
استفاده و فهم من بیشتر بود ولی اکنون مدّتی است که شما مشغول درس و بحث هستید و من حوزة درس را ترك کردهام، بنابراین
4. نگرش غیرواقعی به آرمان مهدویت یکی دیگر از وجوه غربت یا ناخشنودي آقا بقیۀالله الاعظم(عج) 9.« شما به من مقدم هستید
در ارتباط با شیعیان و دوستانشان را میتوان چنین برشمرد که متأسفانه آرمان مهدویت و اهداف بلند و مقدس امام زمان(ع) مثل
تحقق دولت عدل جهانی و نهضت حیاتبخش جهانی آن حضرت در اذهان غالب شیعیان، نه به عنوان یک واقعیت غیر قابل انکار،
طرحی « مهدویت » بلکه بیشتر به عنوان یک پندار و آرزوي دور و دراز و نوعاً دست نیافتنی تلقی میشود. در حالی که باید گفت
الهی است که قوانین کلی آن از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) تدوین شده و سپس تشریح، تفسیر و تبیین جزئیات آن از
سوي اوصیا و جانشینان بلافصل رسول خاتم(ص) یعنی ائمۀ اطهار(ع) طبق حدیث شریف ثقلین بیان گردیده است و تحقق آن به
دست آخرین وصیّ ایشان، حضرت خاتمالاوصیا مهدي موعود(ع) در زمانی که خداوند مصلحت بداند به فرمان الهی خواهد
بود. بنابراین ظهور حضر ت مهدي(ع) بر خلاف تصور غلط عموم شیعیان، یک خبر محبوس در گذشته نیست، بلکه این وعدة
خداوند است که نه پیشبینی بلکه پیشگویی همۀ انبیاء(ع) است. یک خبر است، منتهی به جاي اینکه خبر از گذشته باشد، خبري
است که از آینده داده میشود و کاملاً مشخصات خبري را دارد. انشاء نیست، آرزو نیست، خبر از پروژهاي است که قبلًا از طرف
از همان ابتدا جملۀ نهایی پروژة خداوند بود. بنابراین وقتی صحبت از ظهور «( مهدي(عج » . خداوند طراحی شده و اجرا خواهد شد
مهدي(عج) میشود، باید معرفتی نسبت به واقعیت رخ دهد نه اینکه در اذعان یک آرزو، یا یک پیشبینی محتمل بر اساس
حدسیّات نقش بندد که اگر حجت استقراء خراب شد، حجیت این عقیده هم زیر سؤال برود. مهدویت یک اساس خلقی دارد، یعنی
اگر مهدي(ع) نیاید، نه فقط فلسفۀ تاریخ، بلکه فلسفۀ خود خلقت انسان هم خدشهدار میشود. بحث مهدویّت، بحث حدسیّات این
و آن، بحث استقراء یا فالبینی و پیشگویی عادي و تفریحی نیست، آرزوي شکست خوردهها و رؤیاي بزرگان نیست که یک
با اسبی سفید از پشت کوهی بیاید و همه را نجات دهد، به علاوه بدانید همۀ « سوپر من » بیاید، یک « زورو » ، وقتی اسپارتاکوس بیاید
این افسانههاي ساخته شده بر مبناي واقعیتی ساخته شده است. راجع به چه چیزي معمولًا دروغ میسازند؟ راجع به چه چیزي آرزو
بنا میشود، چون انبیاء و پیغمبران راستین بودند. پیغمبران دروغین و « راست » میکنند؟ همه دروغها و افسانهها معمولًا بر اساس یک
متنبّیان هم پیدا شدند که ادعاي نبوت کردند، چون سکّۀ اصل هست، سکۀ قلب هم جعل میشود. یعنی چون حقیقت و معتبر وجود
دارد، پول تقلّبی هم جعل میکنند و الاّ اگر چیزي به نام پول نبود و اعتباري نداشت، چه کسی میآمد پول جعل بکند؟ همۀ
افسانههایی که در غرب و شرق ساخته شد و منتظر سفیدپوشی هستند که از پشت کوه بیاید و بشریت را نجات بدهد و بدون ساخت
و پاخت از پس همۀ ستمها، تبعیضها و بیعدالتیها در آید، علاوه بر اینکه نشان میدهد این انتظار، ریشهاي فطري در همۀ
انسانها دارد، نشان میدهد که حقیقتی است که بر اساس آن حقیقت، نسخههاي بدلی ساخته میشود و اگر نسخههاي بدلی دروغ
است و توأم با خرافات و اساطیر شده، بدان معنی نیست که اصلش هم دروغ است. یک اصلی وجود دارد که اینها همه خواستهاند
بدل او باشند، ولی آن اصل، واقعیت دارد و او خواهد آمد و این، رؤیاي بردگان نیست که در زنجیر آرزو کنند منجی برسد. این
منجی واقعاً هست و واقعاً خواهد رسید. مهدویت اصولاً جزئی از ارکان خاتمیّت و از ضمائم بعثت پیغمبر(ص) است و امري
حاشیهاي نیست که اگر آن را از آموزههاي اسلامی حذف بکنید، اسلام همچنان اسلام بماند. مهدي(عج) میآید تا کار نیمه تمام
همۀ انبیاء را تمام کند و ساختمانی که آنها شروع به چیدن کردند و بالا آوردند، در واقع مهدي(ع) باید آن را افتتاح کند و آن
5. نبودن یاران مجاهد یکی دیگر از مصادیق غربت امامزمان(ع) نزد دوستان و شیعیانشان، ساختمان روزي افتتاح خواهد شد... 10
عدم وجود خواص مددکار است خواصی که بتوانند با کارهاي عالمانه و عاشقانه، زمینههاي غربت امام زمان(ع) را در همۀ
ساحتهاي نظري و عملی و زیست فرهنگی، اجتماعی و اقتصادي شیعیان برطرف سازند تا مردم فقط امام زمان(ع) خود را در
صفحه 24 از 58
چراغانی و پخش نقل و نبات و شادباشیهاي جشن نیمۀ شعبان آن هم فقط سالی یک شب و یک روز سراغ نگیرند، بلکه فرهنگ
مهدوي و آرمانهاي بلند آن، مثل عدالت مهدوي، عقلانیت مهدوي، و اخلاق و ادب و سلوك مهدوي در عمق کالبد حیات فردي
و اجتماعی و همۀ ساحتهاي نظري و عملی زندگی شیعیان، ظهور و نمود عینی داشته باشد. ایشان باید امام زمان(ع) را نه به عنوان
شخصیتی که بر روي بام جهان و بر شانههاي تاریخ ایستاده است که دست ما گناهکاران براي همیشه از دامان او کوتاه است، بلکه
به عنوان باب و دروازة رحمت و معرفت الهی به مردم معرفی نمایند که هر کس باید از این باب و این در ورودي به درگاه الهی
وارد شود. امام(ع) همان حقیقت همیشه زندهاي است که جمال حق در سیماي ملکوتی صاحبالزمانی او متجلّی است و لذا طالب
دیدارش، طالب وجهالله و بقیۀالله است، چنانکه در زیارت آلیاسین منسوب به حضرتش میخوانیم: سلام بر تو اي دعوتگر خلق به
خدا، اي فراخوان بشریت به سوي خداوند و اي مظهر همۀ آیات الهی، سلام بر تو اي ورودي درگاه خدا که هر کس بخواهد به
محضر خدا برود، از طریق او باید برود؛ اي حاکم و حافظ دین خدا، و سلام بر تو اي نماینده و بازوي خدا در سرزمین و یاریگر حق
و حقیقت. بنابر این بر خواصّ شیعه است که با تلاشهاي عالمانه و عاشقانۀ خود، زمینههاي جهل و نادانی در بین شیعیان نسبت به
حقیقت آرمانهاي متعالی امام(ع) و اهداف الهی نهضت جهانی آن حضرت را برطرف سازند تا انشاءالله زمینههاي غربت و
ناخشنودي امام زمان(ع) از ناحیۀ کج فهمیها و کج اندیشیهاي دوستان و شیعیانشان برطرف گردد. زیرا تا زمانی که شیعیان،
ارزش حقیقی امام خود را نشناسند، چگونه میتوانند به تکالیف خود نسبت به آن حضرت درست عمل نموده و خود را براي ظهور
آن حضرت آماده کنند؟ شاید یکی از وجوه تشبیه غیبت حضرت مهدي(ع) به غیبت حضرت یوسف(ع) در روایات، این موضوع
باشد که قرآن نقل میکند زمانی که حضرت یعقوب(ع)، بوي پیراهن یوسف(ع) را شنید؛ فرمود: انّی لأجد ریح یوسف لو لا أن
تفنّدون. 11 اگر سفیه تصور نمیکنید، من بوي یوسف را میشنوم! این کلام حضرت یعقوب(ع) به خوبی نشان میدهد که سفیهان
نمیتوانند بوي یوسف زهرا(ع) را بشنوند. در اکثر کتب معتبر روایی شیعه، مثل بحارالانوار، کمالالدین شیخ صدوق و احتجاج
شیخ طبرسی نقل گردیده است که حضرت مهدي(عج) میفرمایند: نادانان و کمخردان شیعه و کسانی که بال پشه از دینداري آنان
یعنی این احمقهایی که متأسفانه گاهی بین طرفداران و شیعیان ما یافت میشود، شکنجهگران » محکمتر است، ما را میآزارند. 12
ما هستند، ما را اذیّت میکنند و استحکام دین این جاهلان قشري به اندازة بال پشه است یعنی عقل کوچک اینان، ظرفیت پیام
بزرگ ما را ندارد. آنان گمان میکنند که ما را دوست میدارند، اما راه دیگري میروند و حواسشان نیست، عقل کوچک آنان که
چند انگشتانه بیشتر ظرفیت ندارد، کجا ظرفیت پیام ما را خواهد داشت؟ معنی این روایت میدانید چیست؟ این است که حضرت
مهدي(ع) میگویند که ما براي قیام جهانی، روي شعور انسانی حساب کردهایم، روي عقل بشر و عقل اصحاب خود حساب
کردهایم و جریانهاي کم شعور و سطحی حتّی اگر دوست باشند، کار دشمن ما را با ما میکنند و ما را عذاب میدهند و بر سر راه
6. تبلیغات ضدّ مهدوي سنگ میاندازند، لذا من روي بال پشه حساب میکنم، امّا روي ایمان آدمهاي احمق حساب نمیکنم. 13
دشمنان امام(ع) آخرین وجهی که براي غربت یا ناخشنودي امام زمان(ع) میتوان برشمرد، تبلیغات ضدّ مهدوي توسّط دشمنان
اسلام است. این دشمنی امر جدید و بیسابقهاي نیست و در طول 11 قرنی که از غیبت کبراي امام(ع) میگذرد همواره وجود
داشته، چه به صورت جعل حدیث در زمان حکومتهاي جابر اموي و عباسی و چه در عصر ما که فرقههاي وابسته به استعمار مثل
وهابیّت و بهائیت با اتکا به ابزار رسانهاي و تکنولوژي برتر ماهوارهاي و اینترنتی، اقدام به پخش وسیع اکاذیب و تولید و تکثیر
محصولات فرهنگی با سوژة ضدّ مهدوي نموده و همچنین شاهد راهاندازي صدها سایت و پایگاه اینترنتی از سوي مسیحیان توراتی
یا تلمودي (مسیحیان صهیونیست) و فعالیتهاي شدید تبلیغی گروههاي تبشیري و ایوانجلیست در قلب مناطق اسلامی و به خصوص
خاورمیانه هستیم. بدون تردید مقابله با این هجوم گستردة اسرائیلی و آمریکائی و مزدوران بنیاسرائیل به گنجینۀ مهدویّت، تلاش
وافر و مددکاري خواص یعنی متفکران و اندیشمندان جهان اسلام، و به خصوص شیعیان را در معرفی درست و شایستۀ فرهنگ
صفحه 25 از 58
والاي مهدویت و آرمانهاي امام عصر(ع) با بهرهگیري کامل از ابزار، تکنولوژي و فنآوري مدرن امروز میطلبد. هر چند کفار و
مشرکان هر اندازه هم توطئه و دسیسه نمایند، سودي نخواهد داشت. به فرمودة قرآن کریم: کافران میخواهند نور خدا را به گفتار
باطل و طعن مسخره با دهانهایشان خاموش کنند و البته خدا نور خود را کامل خواهد کرد، هر چند کافران خوش ندارند. از
مجموع مطالبی که در خصوص غربت حضرت بقیۀالله اعظم(عج) برشمردیم، روشن میشود که ریشۀ اصلی غربت امام(ع) غالباً به
عدم شناخت راستین شیعیان از آن حضرت بر میگردد. لذا براي رفع عوامل غربت امام زمان(ع)، بیش از هر امري به تحصیل
شناختی راستین و » معرفت صحیح و درست و به تعبیر خود ایشان در توقیع شریفی که به شیخ مفید اعلیالله مقامه فرمودند به
از امام(ع) نیازمند هستیم. زیرا تا این شناخت تحصیل نگردد، چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم امام(ع) ما را به عنوان « صادقانه
شیعۀ خود بپذیرد و چگونه بدون شناختی راستین، میتوانیم به عهدي که در قرآن کریم از ما خواسته شده وفا کنیم؟ همچنانکه
امام صادق(ع) میفرماید: ما عهد خدا هستیم، پس هر کس به عهد ما وفا کند، عهد خداوند را وفا کرده است. 14 مگر در زیارت
منسوب به خود امام زمان(ع) نمیخوانیم: السلام علیک یا میثاق الله الذّي أخذه و وکّده؛ سلام بر تو اي پیمان خدا که آن را ستانده
و محکم گردانیده است. 15 بنابراین ما نیازمند معرفت درست به پیمان الهی هستیم، همان پیمانی که در روز غدیر، پیامبر اکرم(ص)
از همۀ مسلمانان خواست که تا روز قیامت به این پیمان و تعهد الهی وفادار باشند. در مرحلۀ بعد از معرفت، نیازمند اطاعت و محبت
کامل به ولایت آن امام بزرگوار هستیم، زیرا محبت زائیدة معرفت است و اطاعت زائیدة محبت. البته باید دانست که این معرفت،
زمینۀ ولایت مداري هر فرد شیعه است و همچنین باید بدانیم که محبت و معرفت امام(ع)، شرط تهذیب و قبولی اعمال، و لازمۀ
برخورداري از هدایت و مغفرت الهی، شرط قبولی بندگی و بهترین راه تقرب به خداوند است. در زیارت امام زمان(ع) خطاب به
آن حضرت میگوییم: السلام علیک یا بابالله الذي لا یؤتی الاّ منه، السلام علیک یا سبیلالله الذّي من سلک غیره هلک. سلام بر تو
اي راه خدا که هر کس غیر از آن راه رود، هلاك گردد. و امام(ع)، صاحب ولایت مطلقه الهیّه است و همان وجهالله باقی است که
همۀ موجودات چه با نگاه تکوینی و چه با نگاه تشریعی باید از طریق او به حق متوجه شوند. همانطوري که در دعاي شریف ندبه
میخوانیم: کجاست آن وجه الهی که همۀ اولیا به سوي او باید توجه کنند؟ معرفت امام عصر(ع)، عین معرفت حق و اطاعت
امام(ع)، عین اطاعت حق است و امام(ع) اگرچه به حسب ظاهر، در دسترس نیست، اما ولایت باطنی امام و هدایت به امر ایشان طبق
16 در عصر غیبت موجب دستگیري از دوستان و شیعیانشان میگردد. پس همۀ اعمال « و جعلناهم أئمّۀً یهدون بأمرنا » : آیۀ کریمۀ
صالح ما با هدایت امام(ع) از ما صادر میگردد. به همین دلیل است که در سلامهاي وارده بر ایشان میگوییم: سلام بر تو اي
شریک اعمال. لذا امام(ع) شریک در همۀ اعمال خوب ماست. طبق آنچه که از مجموعۀ آیات، روایات و زیارات واصله از
معصومین(ع) به دست میآید، همۀ هستی در نعمتهاي مادي و معنوي، بر سر سفرة ولایت حضرت مهدي(ع) نشستهاند. در زیارت
یعنی شما سروران و سرپرستان خلقید. اینها گوشهاي از اقیانوس بیکران « والسّادة الولاة » : جامعه خطاب به امامان(ع) عرض میکنیم
هل » حقّ حضرت ولیّالله الاعظم(عج) بر ماست. اینک ما در قبال این همه احسان و تفضّل چه وظیفهاي داریم؟! آیا نباید بر قانون
17 جامۀ عمل بپوشانیم؟ پس میتوان گفت اهمّ وظایف ما نسبت به حضرت عبارتند از: اول، به یادش « جزاء الاحسان الاّ الاحسان
باشیم. دوم، از سیرة آن حضرت تبعیت کنیم. سوم، براي فرج و سلامتیاش دعا کنیم و صدقه بدهیم. چهارم، با تمام وجود
ایشان در پاسخ «؟ هل ولد القائم؟ آیا قائم(عج) متولّد شدهاند » : خدمتگزار آنحضرت باشیم. وقتی از حضرت صادق(ع) پرسیدند
فرمودند: خیر و اگر او حضرت مهدي(ع) را درك میکردم تمام عمر به او خدمت میکردم. 18 مؤلف کتاب گرانقدر مکیال
اي دوستدار عاقل در این کلام بیندیش، آیا در آن مبالغه یا چیزي بر خلاف » : المکارم، پس از نقل این حدیث شریف میفرماید
واقع میپنداري؟ هرگز چنین نیست، بلکه این کلام عین حقیقت است و نکات دقیقی را روشن میکند. یکی از نکات آن، فضیلت
و شرافت امام قائم(عج) است و نکتۀ دیگر اشاره به اینکه خدمت کردن به ایشان، بالاترین عبادتها و مقرّبترین طاعتهاست. زیرا
صفحه 26 از 58
امام صادق(ع) که عمر شریفشان چه شب و چه روز را فقط در انجام انواع طاعات و عبادتها گذراندهاند، فرمودهاند که اگر
حضرت قائم(عج) را درك مینمودند، همۀ عمر خود را در خدمت به ایشان سپري میکردند. از این کلام روشن میشود که تلاش
در مسیر خدمتگزاري به حضرت قائم(عج) با فضیلتترین عبادت و شریفترین عملی است که وسیلۀ قرب انسان به درگاه الهی
،( 3. سورة بقره( 2 . 2. سورة رعد( 13 )، آیۀ 25 . 19 ماهنامه موعود شماره 85 پینوشتها: 1. سورة رعد( 13 )، آیات 20 19 .« میشود
.7 . 6. سورة حجرات( 49 )، آیۀ 13 . 5. کلینی، کافی، ج 1، ص 221 ، ح 3 . 4. تفسیر فرات بن ابراهیم کوفی، ج 1، ص 58 آیۀ 40
.9 . 8. میرزاي نوري، نجمالثاقب، ص 720 و 721 . طبرسی، احتجاج، ج 2، ص 497 و علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 53 ص 175
.11 . 10 . رحیمپور ازغدي، حسن، ده انقلاب در یک انقلاب، ص 16 13 . زندگانی و شخصیت شیخ مرتضی انصاري، ص 74
14 . کلینی، همان، . 13 . رحیمپور ازغذي، همان، ص 74 و 73 . 12 . طبرسی، همان، ج 2، ص 474 و 473 . سورة یوسف( 12 )، آیۀ 94
18 . مجلسی، . 17 . سورة رحمن( 55 )، آیۀ 60 . 16 . سورة انبیاء( 21 )، آیۀ 73 . 15 .طبرسی، همان، ج 2، ص 316 ج 1، ص 221 ، ح 3
19 . موسوي اصفهانی، مکیالالمکارم، ج 2، ص 222 تا 221 . همان ج 51 ، ص 148
بایستههاي برنامهسازي در حوزه مهدویت
اشاره: با توجه به اقبال گستردهاي که در سالهاي اخیر در جامعه ما نسبت به مباحث مهدوي صورت گرفته است، این انتظار وجود
دارد که رسانۀ ملی هم همگام با مردم موضوع مهدویت و انتظار را بیش از پیش مورد توجه قرار دهد تا بتواند نیازهاي فرهنگی
روزافزونی را که در این زمینه احساس میشود، پاسخ گوید. ورود گسترده و تأثیرگذار صدا و سیماي جمهوري اسلامی به حوزة
مباحث مهدوي مستلزم توجه به نکاتی است که در این مقاله به برخی از آنها اشاره میشود: در تولید و پخش برنامههاي دینی از
جمله برنامههاي مهدوي حساسیتها و ظرافتهاي خاصی وجود دارد که اگر به آنها بیتوجهی یا کمتوجهی صورت گیرد آن
برنامهها نه تنها اهداف مورد نظر را محقق نخواهند ساخت، چه بسا ممکن است موجب ایجاد شبههها و پرسشهاي مختلف نسبت به
. آموزههاي دینی شوند. مهمترین بایستههایی که در ساخت برنامههاي مهدوي باید مورد توجه قرار گیرند، به شرح زیر است: 1
تعمیق و ارتقاي معرفت و ایمان روشنبینانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیان نقش و مسئولیت صدا و سیما در حوزه دین، ارتقاي
مردم را مورد توجه قرار داده، میفرماید: معرفت دینی باید ارتقا و گسترش پیدا کند، اما یک معرفت « ایمان دینی » و « معرفت دینی »
روشنبینانه و آگاهانه... طبیعتاً از وظایف صدا و سیما ارتقاي معرفت دینی و ایمان دینی است؛ هر دو. معرفت و ایمان با هم تفاوت
دارند. هم ایمان مردم باید تقویت شود. هم معرفت و شناخت مردم. شناخت دینی مردم باید ارتقا پیدا کند. در زمینۀ معرفت دینی
باید توجه داشت که این ایمانی که مردم پیدا میکنند، سست، عوامانه، سطحی و قشري نباشد؛ به شدت از این پرهیز بشود. اکتفا
نشود به تغلیظ احساسات مردم و تشریفات افراطی. تأکید بر این چیزها به طور افراطی، هیچ مفید نیست؛ هیچ تبلیغ دین محسوب
نمیشود. 1 براساس این سخن مقام معظم رهبري، در برنامههاي مهدوي صدا و سیما همچون دیگر برنامههاي دینی باید به
موضوع تعمیق و ارتقاي معرفت و ایمان مخاطبان رسانۀ ملی توجه و تلاش شود که اینگونه برنامهها هم معرفت و شناخت مردم
نسبت به موضوع مهدویت را افزایش دهند و هم ایمان و باور آنها را نسبت به این موضوع ارتقا بخشند. بنابراین، بر همۀ مدیران و
برنامهسازان صدا و سیما لازم است که از یک سو از طرح مطالب سست، عوامانه، سطحی و قشري در برنامههاي مهدوي جلوگیري
کنند و از سوي دیگر از بسنده کردن به شاعرانهها و مطالب صرفاً احساسی و عاطفی که جنبۀ معرفتافزایی ندارند، خودداري
نمایند. براي تحقق آنچه گفته شد، اقدامهاي متعددي باید صورت گیرد که در اینجا به چند مورد از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
الف) بهرهگیري از پژوهش و تحقیق در ساخت برنامهها: هرگز نمیتوان از برنامهاي که براي ساخت آن هیچ پژوهش و تحقیقی
صورت نگرفته است و برنامهساز صرفاً براساس اطلاعات محدود خود یا حداکثر استفاده از چند کتاب دست سوم، برنامۀ خود را
صفحه 27 از 58
سامان داده است، انتظار تعمیق و ارتقاي معرفت و ایمان مردم در زمینۀ باور مهدوي را داشت. از این رو بر سازندگان برنامههاي
مهدوي رسانۀ ملی لازم است که در تهیه و تولید اینگونه برنامهها به پژوهش و تحقیق بیش از پیش بها دهند و از طرح مطالبی که
بر پژوهش و تحقیق مبتنی نیست خودداري کنند. ب) استفاده از کارشناسان و مجریان زبده و فهیم: یکی دیگر از عواملی که
میتواند در افزایش سطح برنامههاي مهدوي و در نتیجه ارتقاي معرفت و ایمان مخاطبان این برنامهها مؤثر باشد، استفاده از آن دسته
از کارشناسان حوزوي و دانشگاهی است که در موضوع مهدویت به طور تخصصی کار کردهاند و صرفاً به ارائۀ اطلاعات عمومی
نمیپردازند. بهرهگیري از افراد آشنا به موضوع مهدویت براي اجراي برنامههاي مهدوي نیز میتواند نقش مهمی در این زمینه داشته
باشد. ج) تأمل و تدبر در تولید برنامهها: شتاب و عجله در ساخت برنامههاي مختلف، از جمله برنامههاي مهدوي براي پاسخگویی
به تب آنتن، آفت بزرگی است که مانع تحقق اهدافی چون معرفتافزایی و تعمیق ایمان و باور مردم میشود و برنامهها را همواره
در سطحی نازل از محتوا قرار میدهد. براي رهایی از این آفت داشتن برنامهریزي مناسب براي تولید اینگونه برنامهها ضروري
ذهنی » است. 2. توجه به وجوه سهگانه فرهنگ مهدویت فرهنگ و اندیشۀ مهدویت شیعی وجوه مختلفی دارد و همۀ ابعاد سهگانه
وجود انسانها را در بر میگیرد. از این رو در ترویج و گسترش این فرهنگ و اندیشه « عینی رفتاري » و « قلبی احساسی » ،« عقلی
متعالی از طریق صدا و سیما باید به همۀ ابعاد وجودي انسانها توجه و همۀ آنها را متأثر نمود. یعنی از یک سو باید تلاش کرد که
مناسبی نسبت به معارف مهدوي دست یابند و از این نظر کاملًا اقناع شوند و از سوي دیگر باید در پی « شناخت عقلی » مخاطبان به
مستحکمی با مهدي موعود نائل شوند و « پیوند قلبی » این بود که مردم از نظر عاطفی و احساسی نیز از این معارف متأثر شوند تا به
از دیگر سو باید سعی نمود که شنوندگان و بینندگان از بعد عینی رفتاري هم از معارف مهدوي تأثیر پذیرند، تا در نهایت به
شایستهاي با امام و مقتداي خود برسند و رفتار آنها نیز رنگ و بوي مهدوي پیدا کند. به بیان دیگر در تبلیغ و « همراهی عملی »
در کنار هم مورد توجه قرار گیرند تا همۀ وجوه « حرکتزایی » و « شورآفرینی » ،« دانش افزایی » ترویج فرهنگ مهدویت و انتظار باید
این فرهنگ در جامعه محقق شود. البته این سخن به این معنا نیست که یک برنامه همۀ این وجوه را داشته باشد، بلکه مراد این است
که برایند کلی برنامههاي صدا و سیما و حاصل تولیدات متعدد و متنوع رسانه در عرصه مهدویت باید به گونهاي باشد که تصویر
جامعی از فرهنگ مهدویت و انتظار ارائه دهد و همۀ ابعاد وجودي انسانها را از این فرهنگ متأثر سازد. 3. شبههزایی از افکار و
اندیشهها تنوع و تکثر مخاطبان رسانه و اختلاف سطح علمی، فرهنگی و اعتقادي آنها اقتضا میکند که طرح مباحث مهدوي به
گونهاي صورت گیرد که خداي ناکرده براي کسی ایجاد شبهه و ابهام نکند. قطعاً نمیتوان همه مطالب و مباحثی را که در یک
جمع محدود از ارادتمندان حضرت مهدي(ع) بیان میشود هرچند بسیار جذاب و شنیدنی باشد در رسانۀ ملی مطرح کرد. رهبر
معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار با رئیس و مدیران سازمان صدا و سیما بر این موضوع تأکید نموده، فرمود: برنامۀ دینی باید
نسبت به دین شبههزُدا باشد از ذهن شنونده؛ نه شبههزا، من گاهی بعضی از بیانات دینی را از تلویزیون یا از رادیو گوش میکنم و
میبینم شبهه ایجاد میکند! یک حدیث سستی، یک حرف نامعقولی، یک مطلبی که حالا در جمع مثلًا بیست نفره یا پنجاه نفره
یک عده مؤمن مخلص، زدنش خوب است و ایمان آنها را زیاد میکند، در سطح میلیونی مردم به زبان آوردن، جز اینکه ایمان
یک عدهاي را سست کند و در ذهنشان تردید ایجاد کند، هیچ فایدة دیگري ندارد. از این چیزها باید پرهیز کرد. بیان دینی و تبیین
دینی باید شبههزدا باشد؛ شبههزا نباشد. 2 بنابراین، در تولید برنامههاي مهدوي دو نکته را همواره باید در نظر داشت؛ اول اینکه
مطالب و مباحث مطرح شده در اینگونه برنامهها، شبههاي را به ذهن بیننده یا شنونده القا نکند و دوم اینکه اگر برنامه به پاسخ
شبههاي میپردازد، پاسخگویی به گونهاي باشد که کاملًا براي مخاطبان با همۀ اختلاف سطحی که دارند، قانع کننده باشد. در غیر
این صورت شبهۀ مطرح شده در ذهن مخاطب باقی میماند بیآنکه پاسخ مناسبی براي آن دریافت کرده باشد و این همان
شبههزایی است که مقام معظم رهبري به آن اشاره فرمود. گفتنی است با توجه به نکتۀ یادشده برخی معتقدند اساساً رسانه حتی با
صفحه 28 از 58
هدف پاسخگویی هم نباید به طرح شبههها بپردازد؛ زیرا این احتمال وجود دارد که مخاطب اصل شبهه را به خوبی درك کند و
ذهنش شبههدار شود ولی پاسخ شبهه را به خوبی درك نکند یا از آن قانع نشود. 4. طرح مطالب درست و متقن مخاطبانی که
برنامههاي مهدوي رسانه را براي خود انتخاب میکنند، ممکن است از نظر سن و سال یا سطح تحصیلات متفاوت باشند. مثلًا
برنامهاي ویژه نوجوانان و برنامۀ دیگري براي فرهیختگان تولید شود، ولی در همۀ این برنامهها این نکته باید مورد توجه قرار گیرد
که مطالب ارائه شده کاملًا درست و متکی به منابع متقن باشد؛ اگرچه سطح این مطالب با هم متفاوت است و با توجه به مخاطب
ممکن است ساده یا پیچیده باشد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در همین زمینه میفرماید: درست است که ما تبیین دینی را در سطح
نخبگان، در سطح متوسط و در سطح پایین و در سطح کودکان داریم، اما همان که در سطح کودکان است، مطلقاً باید صحیح
باشد... آنچه ما به کودك، یا به انسان عامی، در زمینۀ دین تفهیم میکنیم، مطلقاً نبایست غلط باشد که بعد در ارتقاي معرفت دینی
ببیند آن حرف، حرفِ نادرستی بوده است. نه، درست؛ منتها ساده. بنابراین حرف دینی در همۀ سطوح بایستی صحیح باشد. 3 با
توجه به سخن صریح مقام معظم رهبري، بر مدیران و برنامهسازان رسانۀ ملی لازم است که از طرح هرگونه مطلب نادرست و
مطالب سستی که چندان پایه و اساسی ندارند حتی اگر در برخی کتابها مطرح شده یا به گونهاي در جامعه رواج یافته باشد
5. استفاده نکردن از متنهاي بیمحتوا یا کممحتوا اگرچه قالب ادبی اعم از شعر یا نثر وسیلۀ مناسبی براي انتقال جلوگیري کنند. 4
مفاهیم دینی و از جمله معارف مهدوي است و در ایجاد انس و ارتباط میان مردم و موعود منتظَر بسیار مؤثر میباشد، ولی باید توجه
داشت که در استفاده از این قالب هم نمیتوان نسبت به محتوا و مضمون بیتفاوت بود و از هر متنی صرفاً به دلیل زیبایی و داشتن
آرایههاي ادبی استفاده کرد. متأسفانه بسیار دیده میشود که مجریان برنامههاي صدا و سیما به ویژه در برنامههاي زنده، شعر یا قطعۀ
ادبی را با آب و تاب در مدح و ثناي امام عصر(ع) میخوانند، بیآنکه توجه کنند که آیا این شعر یا قطعه ادبی چیزي به معرفت
مردم اضافه میکند یا اینکه انس آنان با امامشان را بیشتر میکند یا خیر؟ سخنان رهبري در این زمینه خواندنی است: گاهی انسان
در » : برنامهاي را میبیند که شخصی با شدّ و مدّ و مثل یک قطعۀ ادبی، فرضاً راجع به امام هفتم، موسی بن جعفر(ع)، حرف میزند
که هیچ معنا ندارد و مثل پفک بزرگ است. این کارها نه ایمان کسی را زیاد میکند، نه لذتی دارد، نه هنر «! سرادق ملکوت
نویسندگی، به معناي حقیقی کلمه، در این کار به کار رفته، چرا ما این برنامهها را پخش میکنیم؟!... به جاي صداي آن طوري،
چند فضیلتِ درست، منطقی با سند درست از امام موسی بن جعفر(ع) نقل کند و زندگی او را شرح دهد؛ انسان گوش میکند،
لذت میبرد، معرفت و محبتش زیاد میشود، دلش از شنیدن مناقب این بزرگواران روشن میشود. 5 بنابراین، نباید تصور کرد
رسالت صدا و سیماي جمهوري اسلامی در زمینۀ ترویج و گسترش معارف مهدوي تنها به اینکه در شبهاي جمعه یا آخرین
ساعات روز جمعه، دقایقی را به امام زمان(ع) اختصاص دهد و با پخش چند شعر و قطعه ادبی همراه با تصاویري از مسجد مقدس
جمکران مردم را سرگرم کند، خلاصه میشود، رسالت رسانۀ ملی آنگاه به طور کامل محقق میشود که برنامههاي مهدوي موجب
افزایش معرفت و محبت مردم نسبت به امام عصر(ع) گردد. 6. نوآوري در قالب و محتوا با نگاهی اجمالی به برنامههایی که صدا و
سیماي جمهوري اسلامی در سالهاي اخیر در زمینۀ موضوع مهدویت تولید و پخش کرده است، به روشنی میتوان دریافت که این
برنامهها بیشتر در قالب گفتوگو، میزگرد، برنامههاي ترکیبی و گاه مستند بوده است و نوآوري و ابتکار چه از نظر قالب و چه از
نظر محتوا در این برنامهها کمتر به چشم میخورد. این در حالی است که رسانههاي رقیب براي تبیین، تبلیغ و ترویج معارف
آخرالزمانی کتاب مقدس از همۀ توانمنديهاي خود بهره میگیرند و از همۀ قالبهاي برنامهسازي با هوشمندي استفاده میکنند.
بیتردید ما براي احیا و گسترش فرهنگ مهدویت و انتظار در جامعۀ شیعی ایران و در سطح جهانی نیازمند بهرهگیري از همۀ
ابزارهاي رسانهاي به ویژه صدا و سیما هستیم و تا زمانی که صدا و سیما نتواند معارف مهدوي را با استفاده از قالبهاي جذاب
برنامهسازي به جامعه عرضه کند، نمیتوان انتظار داشت که این معارف چنانکه باید و شاید در میان همۀ اقشار به ویژه نسل جوان
صفحه 29 از 58
نهادینه شود. با توجه به آنچه گفته شد، بر مدیران و برنامهسازان رسانۀ ملی لازم است با بهرهگیري از دیدگاههاي کارشناسان دست
به تحولی اساسی در چگونگی عرضۀ معارف مهدوي از صدا و سیما بزنند و به جاي طرح مباحث تکراري در قالبهاي کلیشهاي،
مباحث جذاب و شنیدنی مهدوي را با بهرهگیري از قالبهاي متنوع برنامهسازي، از جمله قالب نمایش به مخاطبان خود عرضه کنند.
7. سرلوحه قرار دادن اندیشه امام خمینی(ره) در باب انتظار در جامعۀ ما دیدگاهها و اندیشههاي متفاوت و گاه متعارضی در زمینۀ
با اندیشۀ انتظار، هرگونه حرکت اصلاحی را در دوران غیبت « غیرفعال » موضوع مهدویت و انتظار وجود دارد. گروهی با برخورد
نفی میکنند و هیچ تکلیف و مسئولیتی براي زمینهسازي ظهور را متوجه منتظران نمیدانند. در نگاه این گروه، حداکثر وظیفۀ
منتظران دعا براي فرج امام زمان(ع) و تلاش براي تشرف خدمت آن حضرت است. گروهی هم با تأثیرپذیري از اندیشههاي امام
میدانند و بر این باورند که در عصر غیبت، « انتظار قدرت اسلام » به مفهوم انتظار، انتظار فرج را « فعال » خمینی(ره) و با نگاهی
شیعیان باید تلاش کنند که با تشکیل حکومت و گسترش عدالت و صلاح در جامعه، مقدمات ظهور امام مهدي(ع) را فراهم نمایند.
حال این پرسش مطرح است که برنامههاي مهدوي صدا و سیما باید مروج و مبلغ چه دیدگاهی باشد و برآیند عمومی برنامههاي
تولید شده، مخاطبان را به کدام دیدگاه متمایل سازد؟ پاسخ این پرسش در نگاه اول آسان به نظر میرسد و همه اذعان میکنند که
باید برنامههاي صدا و سیما مروج و مبلغ دیدگاه دوم باشد، ولی مهم این است که در عمل چه اتفاقی میافتد و ساختار برنامههاي
تولیدي، بخشهاي آنها و فضاي کلی حاکم بر برنامهها کدام دیدگاه را تقویت و کدام دیدگاه را تضعیف میکند؟ به نظر میرسد
زمانی که در برنامههاي مهدوي به وجه معرفتی موضوع مهدویت و انتظار کمتر توجه میشود و رویکرد برنامهها بیشتر احساسی،
عاطفی است؛ در این برنامهها هیچ سخنی از تکالیف و وظایف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی منتظران در عصر غیبت به میان نمیآید
و مباحث مطرح شده در این برنامهها هیچ ارتباطی، با شرایط امروز جهان اسلام و تهدیدهاي بالقوه و بالفعلی که کیان اسلام و شیعه
را تهدید میکند، ندارد نمیتوان انتظار داشت که اینگونه برنامهها در نهایت مخاطبان را به سوي دیدگاهی که براي انتظار نقشی
سازنده، تحولآفرین و زندگیبخش قائل است، رهنمون شود. بنابراین مدیران و برنامهسازان رسانه ملی باید مراقبت کنند که ضمن
افزایش کمی و ارتقاي کیفی برنامههاي ویژه مهدوي، اینگونه برنامهها در عمل مروج و مبلغ دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) یا
8. توجه ویژه به کودکان و نوجوانان بهترین زمان براي آموزش و درونیسازي آموزههاي دینی سنین همان انتظار فعال باشند. 6
کودکی و نوجوانی است و اگر نهادها و دستگاههاي آموزشی و تبلیغی بتوانند در این سنین معارف دینی را در قالبهایی زیبا و
جذاب به مخاطبان ارائه دهند، میتوان امیدوار بود که این معارف براي همیشه در ذهن و دل آنها خواهد ماند. صدا و سیماي
جمهوري اسلامی نیز اگر در پی احیا و گسترش فرهنگ مهدویت و انتظار در جامعۀ شیعی ایران است، در درجۀ اول باید به
مخاطبان میلیونی کودك و نوجوان این سرزمین بیندیشد و سهم عمدهاي از برنامههاي مهدوي خود را به این گروه سنی اختصاص
دهد. یعنی چیزي که امروزه در برنامههاي صدا و سیما کمتر دیده میشود. 9. آسیبشناسی و آسیبزدایی مستمر فرهنگ مهدویت
و انتظار در جامعه ما دچار آسیبها و آفتهاي متعددي شده و بسیاري خرافهها و اندیشههاي واهی و بیاساس با آن مخلوط و
گسترش یافته است. از این رو بر همۀ سازمانها، نهادها و مؤسساتی که در پی تبلیغ و ترویج این فرهنگ هستند لازم است که با
آسیبشناسی و آسیبزدایی مستمر، معارف ناب مهدوي را به مردم ارائه دهند. صدا و سیماي جمهوري اسلامی نیز از این قاعده
مستثنا نیست ومدیران و برنامهسازان رسانۀ ملی نیز باید تلاش کنند که با اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و نظارت دقیق و مستمر بر ساخت
برنامههاي مهدوي رسانه نه تنها این برنامهها را از آسیبهایی چون عوامزدگی، سطحینگري، خرافهگرایی، برداشتهاي نادرست
و... که این روزها، برخی مجالس، مراسم و آثار مهدوي به آنها دچار شدهاند، حفظ کنند، بلکه این برنامهها را به ابزاري قدرتمند
10 . ارائه تصویري زیبا و دوستداشتنی از قیام جهانی امام عصر(ع) یکی براي مقابله با آسیبها و آفتهاي موجود تبدیل نمایند. 7
از رسالتهاي مهم صدا و سیما در زمینۀ تبلیغ و ترویج موضوع مهدویت و انتظار زدودن غبار و اوهام از چهرة زیباي قیام جهانی و
صفحه 30 از 58
حکومت عدل امام مهدي(ع) است. متأسفانه به دلیل تبلیغات نادرست و اطلاعات غلطی که در اختیار جوانان و نوجوانان این
سرزمین قرار گرفته است، بیشتر آنها تصویر مناسبی از ظهور امام مهدي و پیآمدهاي آن در ذهن ندارند و حداکثر چیزي که آنان
از این قیام عدالتگستر میدانند، این است که آن حضرت با شمشیر قیام میکند یا شمار زیادي از مردم را به قتل میرساند یا چند
سالی حکومت میکند و بعد هم به دست پیرزنی به شهادت میرسد. در حالی که میدانیم آن قدر زیباییها و لطافتها در این
حرکت اصلاحگرانه جهانی وجود دارد که همه انبیا و اولیا در آرزوي دیدنش بودهاند. با توجه به آنچه گفته شد، دستاندرکاران
رسانۀ ملی باید بخش مهمی از برنامههاي مهدوي را به تصویر جهان پس از ظهور، بیان زیباییهایی آن و تبیین تحولات مثبتی
اختصاص دهند که در عصر ظهور در همۀ عرصههاي زندگی انسانها رخ میدهد. ابراهیم شفیعی سروستانی ماهنامه موعود شماره
. 2. همان. 3 .11/9/ 85 پینوشتها: 1. از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با رئیس و مدیران سازمان صدا و سیما، 1383
. همان. 4. براي مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ك: شفیعی سروستانی، ابراهیم، معرفت امام زمان(عج) و تکلیف منتظران، ص 372 375
5. همان. 6. براي آشنایی با مؤلفههاي دیدگاه حضرت امام (ره) در باب انتظار ر.ك: شفیعی سروستانی، ابراهیم، همان، ص
. 7. براي مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ك: همان، ص 369 372 . 173 184 و 185 194
میهمان ماه
این شماره: مرتضی نوربخش متولد 1342 شهرستان لنگرود ساکن کرج آثار منتشر شده: باغهاي نارون / سرزمین کودکی /
عشقهاي گمشده / آمدن گناه من نبود / سینه سرخ و درخت آزاد (براي کودکان و نوجوانان) گزیدة ادبیات معاصر شماره 25 / در
مسیر تماشا / ترانههاي ابدي / بارش خورشید / درخت پرنده تحقیق و تدوین: کتاب دریا (گزیدة شعر شاعران گیلان)
صبوحیزدگان (قصیدههاي دهۀ اول و دوم انقلاب اسلامی با مقدمۀ استاد مشفق کاشانی) زیر چاپ: زندگی واژهها (شعرهاي
نیمایی دهه اول و دوم انقلاب اسلامی با مقدمۀ مؤلف) در دست چاپ: هزار گوهر (گزینش هزار بیت از میرزا صائب تبریزي و
بررسی اسلوب معادله در شعر صائب و سبک هندي) و جدیدترین اثر زیر چاپ از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نام
!« سمفونی زاغها » گزینشی از هشت دفتر و جدیدترین خبر، حرمت شکنی در حوزة هنري و سرودهاي به نام « شاعر پرندهاي است »
راز عمیق گیسوان تو از آغاز اگر بور نبود ماه در دایرة مِهر تو محصور نبود تو همان راز عمیقی که رسولان گفتند کاشکی فاصلهام
تا دریا دور نبود خواب دیدم یک شب تشنگیات را، آنگاه آب دریاها را نوشیدم، شور نبود شب سفر کرد از این شهر و نیامد
خورشید گوییا هیچ کسی منتظر نور نبود به تو پیوستم روزي که هوا ابر گرفت بهتر از اینم دیدار تو مقدور نبود عشق میخواهد
عشق زیباست چه پیدا و چه پنهان باشد عشق میخواهد تا انسان، انسان باشد چه کسی گفت که شادي را امساك کنید؟ عشق
فرمود که نان باشد و ایمان باشد در زمینی که علفهاي هوي ریشه کُند عشق از مردم آن شهر گریزان باشد اي شماها که به
سختیها میاندیشید بگذارید که عاشق شدن آسان باشد مرگ چون جامه اگر چند به ما نزدیک است زندگی از افق دور نمایان
باشد چتر بردار به دیدارم اگر میآیی پیش بینی من از فردا باران باشد لحظۀ ویرانی باز هم خاطرة آن شب بارانی را آن شب گم
شده در باد زمستانی را زنده کردي در من تا که بگویم با تو شرح دلتنگیام، این قصۀ طولانی را چون به آیین تو پیوستم، از روز
نخست عشق فرمود به من این خطر جانی را من چنان خانۀ متروکی در ساحل رود سالها منتظرم لحظۀ ویرانی را ماه و خورشید،
شب و روز به دنبال توأند تا ببینند همه، آینه گردانی را، باز جمعیتی از جبهۀ دنیاطلبان چه سپرها که نکردند مسلمانی را من یقین
دارم چون روز، میآید آن صبح تا که پایان باشد این شب ظلمانی را مسافر فردا باید سفر کنیم از اقلیم خوابها تا سرزمین گم شدة
آفتابها از دوستی که سبزترین فصل زندگی است حرفی نمانده است مگر در کتابها ناخوانده ماندهاند غزل غصههاي من
چندان که خواندهاید به شیون غرابها یادم کن اي مسافر فردا به شِکوهاي چون میرسی به شهر سؤال و جوابها دریا براي زیستن
صفحه 31 از 58
اي موج! کوچک است دنیاي دیگري است در آن سوي آبها باران گرفته است به بیرون نگاه کن بر روي آب آمد و رفت
حبابها
وحی و پیامبري با طعم هالیوودي
در نیمه اول قرن بیستم، نخستین تصویر سینمایی از مسیح را به نمایش گذاشت و به الگویی « تعصب » دیوید وارك گریفیث با فیلم
ساخته شد، که در آن فراز « فوکس قرن بیستم » در کمپانی یهودي « « خرقه » براي تقلید آیندگان تبدیل شد. در سال 1953 م. فیلم
اصلی و دراماتیک ماجرا یعنی محاکمه و محکومیت حضرت توسط رهبران دینی و سیاسی یهود به فراموشی عمدي سپرده شده
1 را بیطرفانه « آخرین وسوسه مسیح » است. اشاره: باورم نمیشد! حتّی مسیح را هم؟! ولی باید حرف او را میپذیرفتم. او، فیلم
2 دیده بودم که کارگردان منطبق بر انجیل، قصه فیلم را با داستانپردازي مفصّلی پیش برده « مصائب مسیح » معرفی میکرد. در فیلم
آن جوان با چه آب و تابی از ،« مصائب مسیح » بود ولی مگر میتوان مسیح را هم تابع وسوسههاي شیطانی معرّفی کرد؟ بعد از نقد
آرشیو مف ّ ص ل و تخصّصی فیلمهاي هالیوودياش صحبت میکرد. همچنین از تخصصش در فهم و نقد فیلمهاي هنري و اصیل
پرداختهام. یادم میآید « مصائب مسیح » به نقد « آخرین وسوسه مسیح » میگفت که انگار من گناهکارم که بدون نقد و بررسی
حتماً فیلم را خواهم دید ولی فکر نمیکنم فیلمی با چنین نامی، چندان بیطرف هم باشد و اساساً آیا » : همان جا با احتیاط به اوگفتم
میتوانیم هنر بیطرف داشته باشیم یا نه؟ باید دقّت کرد. اصلًا مگر میشود انسان به نحوي فکر کند که هم غیررحمانی و هم غیر
3 یادم میآید ناگهان مثل اینکه بادکنکی کنار گوشش «. شیطانی باشد؟ فکري بیطرف! نمیدانم، باید هر دو بیشتر تأمل کنیم
ولی فکر میکنم حتماً هنر بیطرف داریم و نمونۀ خوبش همین فیلم آخرین » : ترکانده باشم، جا خورد و با انکاري متفکرانه گفت
وسوسه مسیح است. باور نداري فیلم را ببین و خود قضاوت کن. به او قول دادم که فیلم را با دقت خواهم دید و نتیجهاش را به شما
خیلی « مصائب مسیح » و « انجیل به روایت متّی » ایمیل خواهم زد. فیلم را پیدا کردم و دیدم. امّا مثل اینکه عیساي این فیلم با عیساي
تفاوت دارد. انگار اصلًا کارگردان و نویسنده، کتاب مقدس مسیحیان را مورد توجّه قرار ندادهاند! سراغ مجلّات و سایتهاي
مسیحی و سینمایی رفتم و هرچه توانستم در مورد داستان فیلم و کارگردان و نویسندهاش، مطالبی جستوجو و جمع آوري کردم.
براي تکمیل کار، مطالبی هم در مورد نگاه کلی هالیوود به دین اسلام و پیامبري داشتم. به نظرم رسید بتوانم صفحاتی از مجله را به
اختصاص دهم که جامعه ما را هم به دلیل دینی بودنش به « وحی و پیامبري از دیدگاه هالیوود » موضوع مهم ولی کمتر کار شده
شدت تحت تأثیر قرار داده است؛ ولی متفکران ما کمتر به این مهم پرداختهاند. در مسیر تحقیق، با هر کدام از دوستان که روبرو
میشدم، از استاد حوزه و دانشگاه تا طلبه و دانشجو و دانشآموز، همه بسیاري از این فیلمهاي هالیوودي را دیده ولی به تعمّق جدي
نپرداخته بودند و هر کدام حرفهایی در دل داشتند، ولی در فکرِ قلمی کردن و تأمل دقیق در آنها نبودند. نمیدانم، شاید کارهاي
بر موضوعی به اهمیّت وحی و پیامبري. 4 در جستوجوي ریشهها « رسانه جاعل » بسیار مهمتري داشتند از بررسی تأثیر سینما، این
5 که با قباحت تمام « ده فرمان » از آسمان به زمین نیفتاده است، یا مثلًا فیلمی چون « آخرین وسوسه مسیح » مطمئن بودم فیلمی چون
به حضرت موساي قبل از پیامبري نسبتهاي ناروایی میدهد، از رود نیل گرفته نشده است. باید جستوجو میکردم که بفهمم چرا
6، حضرت موسی(ع) در ابتداي فیلم حتّی با تفکر خداپرستی هم آشنا نیست و یک جوان لذتطلب « شاهزاده مصر » در انیمیشن
بیکار به تصویر کشیده شده است! باید درك میکردم که چرا پیامآوران و منجیان جدید هالیوود به شدت با بودیسم و هندوئیسم
پیوند خوردهاند. 7 میدانستم اگر کاري نکنم فردا روزي فرزندم تحت تأثیر این کارتونها و فیلمها همین تصویر از پیامبران را، وحی
کارتون جدیدتر هالیوود در مورد فلان پیامبر بزرگ را با بَغل دستیاش رد و بدل « معارف » منزل تلقی خواهد کرد و سر کلاس
خواهد کرد و دو نسل دیگرم از پیامبري، فقط همان را در ذهن میپروراند که اربابان هالیوود خواستهاند. تصمیم گرفتم ریشههاي
صفحه 32 از 58
نگاهِ هالیوود به وحی و پیامبري را مورد تعمق بیشتري قرار دهم تا انشاء الله در تصویر سازيهاي آینده خود و دیگران از پیامآوران
وحی، توجه دقیقتري به فضاي اطراف هم داشته باشیم. بیتردید، هالیوود مجموعه شرکتهاي بزرگ فیلمسازي آمریکایی است و
اکثر آمریکاییها مسیحی هستند، پروتستان و کاتولیک، ولی اقلیتهاي دیگري هم در آمریکا مؤثرند. مسلمانان، یهودیان و
بودائیان. باید سهم هر یک را در مسیر این فیلمپردازيها دقیقاً مشخص میکردم. یقین داشتم که نمیتوانم از روي مقدار جمعیت
هر کدام، تأثیرشان را بفهمم؛ بلکه باید از مقدار قدرت مادي و فنی و تکنیکی و خصوصاً نفوذشان بر هالیوود به داوري منصفانهاي
برسم. پس چنین یافتم که یهودیان نقش اول را در انگارهسازي هالیوود دارند. به گفته اساتیدي چون مارك وبر آمریکایی و محمد
الغیطی مصري و شمس الدین رحمانی ایرانی یهودیان 90 درصد بر هالیوود تسلط دارند. 8 سپس مسیحیان پروتستان خصوصاً
صهیونیستهاي مسیحی و پس از آن کاتولیکها، بعد از آنها بودائیان و هندوها و کمی هم مسلمانان و سایر مذاهب شرقی. نکته
در حدّ صفر است و میزان قدرت و ثروت و نفوذ در « حقانیت تفکرات » محوري که یافتم این بود که در این ترتیببندي سهم
سیاستگذاريهاي فرهنگی و سیاسی آمریکا و بالتبع هالیوود حرف اول را میزند؛ البّته لازمۀ جهان شکاك و نسبیگرا و سود
آنتوان » محور غربی هم، چیزي جز این نیست و در چنین دنیایی است که شیطانپرستان هم داراي پیامبري یهودي میشوند به نام
و یا روشنفکران ادعاي تجربهاي درونی بهتر از پیامبران میکنند و خود را پیامبران عصر مدرن مینامند، یا ادیان جدیدي چون « لوي
رائیلیان و بودیسم یهودي (یهودیت بودیستی) و کابالیسم 9 (عرفان یهودي ممزوج به مناسک مشرکانه) و ... پدید میآیند و یا
پیغامآوران ماشینیسم و تکنولوژي یا فرازمینیها در فیلمهاي مختلفی خود را به رخ بشر معاصر میکشند. وحی و پیامبري در
فیلمهاي مسیحی غالیان و توطئه چینانی چون رومیان و یهودیان دنیاطلبی مانند پولس 10 ، از اوان مسیحیت سعی در مصادره این دین
الهی به نفع دنیاي خود داشتند. مسیحیت، امروزه پر است از مفاهیمی که حتی بسیاري از منصفان مسیحی هم دربارة آن انتقاد و نقد
دارند. در اسلام و یهودیت، وحی به مفهوم ارتباط بین خدا و پیامبرش است، ولی در مسیحیت این مفهوم عوض شد و عیسی(ع)،
خود وحی الهی شد. در مسیحیت تثلیثی امروزین، مسیح همان خداست که تجسّ د یافته تا بیاید رنجی را تحمل کند و به صلیب
کشیده شود تا رستگاري را براي مسیحیان به ارمغان بیاورد. ایمان او به خداي پدر و عشقش به نجات انسانهاست که او را در
تحمل رنج و رضایت از وضع موجود، یاري میرساند. سینماي مسیحی را باید سینماي تجسّد، گناه ازلی، ایمان، عشق، رنج، صلیب،
فداء، تثلیث، تسلیم و تقدیر 11 دانست؛ البته با قرائتهایی خاص مسیحیت پولسی شده فعلی که چاشنی ذلتپذیري 12 و سکولاریسم
و جبرگرایی و عقل ستیزي (یا حداقل عقلگریزي) را هم به همراه دارد. مسیحیت در نظر بونوئل به دلیل ابهام و عقلگریزي در
برخی مفاهیم مسیحیت فعلی و به دلیل سلطهاي که صهیونیستها در هالیوود دارند، برخی فیلمهایی که در مورد حضرت مسیح(ع)
ساخته شدهاند، به شدّت بر تقدّسزدایی از این پیامبر اولوالعزم الهی و کلیسا و مفاهیم دینی مسیحیت تأکید دارند؛ مثلًا دو فیلم
اثر بونوئل، رنج مسیحی را نه تنها مایۀ رستگاري ندانست بلکه آن را نوعی بیماري روانی و از جنس « نازارین » و « ویریدیانا »
مازوخیسم و خود آزاري دانست که موجب تباهی است؛ تا حدي که کلیساي کاتولیک بونوئل را همطراز شیطان و مثل او مطرود از
راهبهاي جوان است که هنوز وارد صومعه نشده است. وي از ترس از دست « ویریدیانا » درگاه خداوندي دانست. 13 موضوع فیلم
دادن ایمان، با دیگران معاشرت نمیکند و لباس خشن میپوشد و شبها بر زمین میخوابد و خود را شلاق میزند و در رنج
میاندازد. او خود را وقف گدایان کرده ولی در نهایت همانها در شبی تیره و تار، جنونآمیز و مست به خانهاش حملهور شده و
پس از تجاوز به او، اموالش را هم به سرقت میبرند. صحنۀ شام آخر فیلم، درست مثل تابلوي شام آخر داوینچی به تصویر درآمده
و سه بار صداي خروس ما را به یاد خیانت ادعایی پطروس میاندازد که کلیشه تمامی فیلمهاي مسیحی است. قهرمان دیگر بونوئل،
هم سخت به آیین مسیح تعصب میورزد و حاضر به سازش با محیطش نیست و به دلیل شدت حمایتش از رنج « نازارین » یعنی
دیدگان و بینوایان، خشم کلیساي جامع مکزیک را برمیانگیزد و به جوخه اعدام سپرده میشود. در زمینۀ این فیلم هم مثل فیلم
صفحه 33 از 58
راهب مسیحی را به تصویر میکشد، مراکز اصلی کلیسا به همکاري با « فرانچسکو » که زندگی « برادر خورشید، خواهر ماه »
ثروتمندان و جاهطلبان دنیاگرا متهم میشوند؛ اتهامی که میتوان با دقّت در تاریخ قرون وسطی و معاصر در سند آن خدشههایی
وارد کرد. 14 حقیقت این است که محوریّت شرارت و جنگهاي قدرتطلبانه اواخر قرون وسطی و دوران معاصر را باید در بین
زرسالاران یهودي فریسی جستوجو کرد که با فرافکنی و اتهام زدن به دیگران، نقش خود را به فراموشی عمدي سپردهاند؛ در
حالی که اگر تاریخ تحریف مسیحیت و اسلام و جنگهاي صلیبی و رنسانس و جنگهاي جهانی اول و دوم دقیق جستوجو شود،
کارگردان این فیلم، به ساختن « مارتین اسکورسیزي » « آخرین وسوسه مسیح » با حقایق دیگري روبرو خواهیم شد. 15 نگاهی به فیلم
1976 م)، ) « راننده تاکسی » در فیلم « تاویس » فیلمهاي مردانه و خشن شهره است. شخصیت مسیح در این فیلم، دقیقاً مانند شخصیت
1991 م) اوست که داراي دوگانگی ) « تنگۀ وحشت » در « ماکس کیدي » 1980 م) و یا ) « گاو خشمگین » در فیلم « جیک لاموتا » آقاي
خاصی میباشند و این دوگانگی هم در محتوا و هم در فرم فیلم، نمایش داده میشود. در این فیلمها شاهد افرادي هستیم که در
عین دل بستن به خشونت یا رابطۀ جنسی با یک زن، تلاش میکنند براي ایجاد عدالت یا رستگاري زندگی کنند و فدا شوند(!) این
1988 م) بین انسانیت و خدائیت خود متلاطم ) « آخرین وسوسه مسیح » فیلمها حس دوگانهاي در بیننده میآفرینند. مسیح هم در
است و از طرفی مکاشفات رحمانی او را به سوي فداء و تصلیب میکشاند و از طرفی وسوسههاي شیطانی و زمینی او را به سوي
قدرت، و زن و دنیا میکشاند. شخصیت مسیح در این فیلم کاملاً زمینی شده و بدون تقدس به نمایش درآمده است. انگار
تقدسزدایی خود به یک بت جدید در هالیوود بدل گشته است که حتی به مسیح هم رحم نمیشود. عیساي مجعول اسکورسیزي
تمام تلاش خود را میکند تا خدا مسئولیت پیامبري و فدا شدن را از دوشش بردارد و او راحت شود و به صلیب کشیده نشود ولی
بالاخره میپذیرد و به تبشیر میپردازد ولی دینی صرفاً عشقی را تبلیغ میکند و نه عشقی به همراه مبارزهاي علیه ظلم و ستم رومیان
و یهودیان، ولی شیطان حتی بر روي صلیب هم مسیح را رها نمیکند و به شکل فرشته نجات او ظاهر میشود و وي را از صلیب
تو در امتحانت پیروز شدي و اکنون میتوانی با زن مورد علاقهات مریم مجدلیه (فاحشۀ توبه » : پایین آورده و با فریب میگوید
کرده) ازدواج کنی. مسیح نیز اسیر حیلۀ ابلیس میشود و با معشوقهاش ازدواج میکند و بچهدار میشود. بعد از پیر شدن در هنگام
من به خود قبولاندم که تو را لو دهم تا تو به صلیب کشیده شوي (و » : مرگ، یهودا بر بالینش حاضر شده و به او گلایه میکند که
در اینجا مسیح متوجه فریب «. مسیحیان به رستگاري برسند)، ولی تو اسیر شیطان شدي و زندگی معمولی و ازدواج را برگزیدي
شیطان میشود و از خدا میخواهد که او را بر روي صلیب برگرداند تا فداي گناهان بشر شود و چنین میشود و مسیح بر روي
این فیلم از جانب کلیسا به شدت محکوم شد و اسکورسیزي هم مانند نویسندة این «. مأموریت من انجام شد » : صلیب فریاد میزند
نویسنده « کازانتزاکیس » . 1883 1957 م.) از جانب مؤمنان و کلیسا مورد بازخواست قرار گرفت ) « نیکوس کازانتزاکیس » داستان
که هیچگاه دید خوبی نسبت به اربابان کلیسا ،« مرد بینواي خدا » و « آخرین وسوسه مسیح » ،« مسیح باز مصلوب » یونانی سه رمان
حوالی 1948 م) مورد خشم کلیساي ارتدوکس یونان قرار گرفت و در آوریل سال ) « آخرین وسوسه مسیح » نداشت بعد از نوشتن
روح ناآرامی داشت که در جستوجوي حقیقت، در دنیاي تاریک « نیکوس » 1954 م، این کتاب مورد تحریم پاپ قرار گرفت. 16
تحولات فکري و تجربیات کمونیسم و بودیسم و نقد کلیسا و عشق به سن فرانسیس و نیچه و برگسون را از سر « غرب بدون معنا »
با اسلام و دانستن « نیکوس » بود ولی تا پایان عمر خود هم به آن نرسید. شاید با آشنایی « معناگرایی ناب » گذراند. شاید او به دنبال
نظر اسلام نسبت به اباحۀ ازدواج براي پیامبران هیچگاه رمان و فیلمی عجیب چون آخرین وسوسه مسیح خلق نمیشد. وقتی این
نویسنده از دنیا رفت ( 1957 م) هیچ کلیسایی در یونان حاضر به پذیرش جسد او نشد. امروزه تحریفات مسیحیت مایۀ بسیاري از
طبق « آخرین وسوسه مسیح » نقدها به این کیش و آیین است که گاه رنگ افراط هم به خود میگیرد. لازم به ذکر است که فیلم
هیچ کدام از اناجیل موجود هم ساخته نشده است 17 و عصمت و تقدّس مسیح را به شدت زیر سؤال برده شده و بعضاً یهوداي
صفحه 34 از 58
اسخریوطی را حکیمتر از مسیح نشان داده است. این تبرئه یهودا از گناه تاریخیاش که هرگز مور قبول کلیسا واقع نشده است در
فیلمهاي دیگري هم که در مورد حضرت عیسی(ع) ساخته شده، دیده میشود و بعضاً حتی یهودیان هم در کنار یهوداي خائن ابزار
مشیت خدا براي تصلیب مسیح و آمرزش گناه ذاتی بشر به تصویر درمیآیند و گناهِ شکنجه و کشتار مسیحیان را با ظرافت از
یهودیان فریسی و صدوقی دنیاطلب دور کرده و به خواست خدا نسبت میدهند و در حقیقت نوعی جبرگرایی و مشیّتگرایی را به
مخاطب القا میکند. مصائب مسیح در قرن بیست و یکم شاید مهمترین اثري که در سالهاي اخیر در مورد تصلیب یسوع ساخته
شده است، فیلم مل گیبسون ( 2004 م) باشد. در این فیلم که دوازده ساعت آخر زندگی حضرت به تصویر درمیآید، شاهد خیانت
یهودا، انکار پطروس، شکنجه هولناك مسیح، تحمل و رضایت عاشقانه مسیح در برابر خواست خدا، قساوت گروهی از خاخامهاي
فریسی و مخالفت برخی دیگر از خاخامهاي یهودي در شوراي سن هدرین، ادعاي پسر خدا بودن توسط مسیح و تصلیب و آمرزش
و رستگاري هستیم. در این فیلم عیسی صلیب را در آغوش میکشد و کاملًا ذلتپذیر و مشیتگرا تصویر میشود. از طرفی فیلم به
علّت مخالفت یهودیان با مسیح نمیپردازد و تأکید خشونتآمیزي بر شکنجههاي مسیح توسط رومیان دارد. کارگردان فیلم
(گیبسون) با ارجاعاتی به گذشته و کودکی عیسی و فلاش بکهاي متعدد خود، عشق مادر و پسر را به تصویر میکشد و بیرحمانه
روح مخاطب فیلم را از شدت رنجهاي مسیح میآزارد. مل « جانی بنی » عاطفه مخاطب را به بازي میگیرد و با موسیقیهاي به جاي
گیبسون که در ساختن فضایی فوق خشونت تخصص دارد، به شدت احساسات مخاطب را برمیانگیزاند و مسیح را به گفتۀ خودش
معرفی میکند. وي در این صحنهها به فلسفۀ اخلاق دوران کنونی « ظلمپذیري » و « مبارزة صلحجویانه » همچون گاندي تابع سیاست
هر که با شما دشمنی کند هم او را دوست داشته » 18 و «. هر که با شمشیر بکشد، با شمشیر نیز کشته میشود » : نزدیک میشود که
انگار مبارزات حضرت با فریسیان روبه صفت و مجاهدتهاي مسیح با رومیان ستمگر که حتی در انجیل محرّف کنونی هم «. باشید
آمده است، 19 اصلًا مورد توجه گیبسون قرار نگرفته است و آموزههاي بودیستی رو به رشد در غرب، پیامبري ظلمپذیر، غیر مجاهد
و سکولار ساخته است. مطمئناً تا زمانی که حدود دو میلیارد مسیحی جهان تحت سلطۀ این آموزههاي استعماري باشند یهودیان با
تعداد اندك خود، نبض شریانهاي حیات غرب را در اختیار خواهند داشت. 20 با این تحلیل با درصد بالایی از اطمینان میتوان
گفت که این فیلم برخلاف تبلیغات موجود، اثري ضد یهودي نیست و با ترویج و تثبیت آموزهاي غلطی چون تثلیث و سکولاریسم
و جبرگرایی و ذلتپذیري و فداء و تقدیس دموکراسی یونانی و تجسیم خدا و عقلگریزي و حاکمیت تاریخی فرهنگ و زبان
عبرانی یهودي در فلسطین (سرزمین موعود ادعایی یهود)، بیشترین خدمت را به یهودیان و صهیونیستهاي هالیوود کرد و عملًا
تبلیغات ظاهري علیه فیلم به نفع فروش آن تمام شد. 21 (حدود هفتصد میلیون دلار فروخت.) گرچه گیبسون و کلیساي غافل و
یهودي زدة کاتولیک میپندارند که به دین خدا خدمت کردهاند. این مطلب را نمایش بسیار وسیع فیلم در سینماهاي آمریکاي
شمالی تأئید میکند (حدود 4000 سینما همراه با هم این فیلم را نمایش دادند)؛ و با توجه به اینکه، بیشترین سهم صنعت سینما و
سینماداري غرب را یهودیان و صهیونیستها در اختیار دارند، به راحتی میتوانستند جلوي پخش گسترده فیلم را بگیرند؛ دقیقاً مثل
22 که همزمان با یازده سپتامبر در آمریکا تولید شد و چهرة مثبتی از پیامبر اسلام (ص) به «( محمد، آخرین پیامبر (ص » کارتون
نمایش میگذاشت، ولی چون با تبلیغات صهیونیستی و ضدّ اسلام آن زمان همخوانی نداشت، تا چهار سال در تعداد بسیار
محدودي سینما (فقط حدود پنجاه سینما) به نمایش درآمد و اخیراً در حال نمایش وسیعتري در آمریکا میباشد. 23 سایر آثار
مسیحی در مورد فیلمهاي مسیحی هالیوود اشاره به فیلمهاي مطرح دیگري هم ضروري به نظر میرسد: دیوید وارك گریفیث با
در نیمه اول قرن بیستم، نخستین تصویر سینمایی از مسیح را به نمایش گذاشت و به الگویی براي تقلید آیندگان « تعصب » فیلم
در کمپانی یهودي « فرانک روس » به کارگردانی « لویدسی داگلاس » براساس داستانی از « خرقه » تبدیل شد. در سال 1953 م. فیلم
ساخته شد، که در آن فراز اصلی و دراماتیک ماجرا یعنی محاکمه و محکومیت حضرت توسط رهبران دینی و « فوکس قرن بیستم »
صفحه 35 از 58
به فراموشی عمدي سپرده شده است و تصلیب، (« هیرودیوس » یا « هرود » رهبر حاخامها و پادشاه یهود « قیافا » سیاسی یهود (خاخام
فرماندهی « گالیو » صرفاً آمرزش و سعادت را، منهاي فریسی ستیزي حضرت، به نمایش میگذارد و محور داستان را به مسابقۀ عشق
« نورمن جویسون » در سال 1973 م توسط « عیسی مسیح، سوپر استار » میکشاند. 24 فیلم « دیانا » رومی و امپراطور روم (کالیگولا) برسر
« جرج استیونس » که توسط « بزرگترین داستان عالم » ساخته شد که به سبک جدید و کنایی به زندگی مسیح پرداخته بود. در فیلم
مادر حضرت، وجود نداشت و بازیگران مو بور و چشم سبز نقشها را با همان مدل خطاي هالیوودي « مریم » ساخته شد، جایی براي
را کمرنگ « هیرود » بازي کردند. این فیلم با نگرشی گزینشی به داستان زندگی آن پیامبر راستین، نقش خیانت یهودا و پادشاه یهود
فرماندار رومی فلسطین انداخت. 25 در فیلمهایی که در مورد حضرت مسیح ساخته « پیلاتوس » کرد و گناه تصلیب را به گردن
میشود پايبندي نابجایی بر دموکراسی دیده میشود که نتیجۀ نگاه تمدن لیبرال دموکراسی غرب به تاریخ است که نقطه طلایی و
اوج تاریخ بشر را حاکمیت لیبرال دموکراسی بر بشر میپندارد و لذا اصول آن را از خدا هم مهمتر تلقی میکند. شاید یکی از
اثر پازولینی باشد که از نظر کلیساي کاتولیک فیلمی عالی « انجیل به روایت متی » مهمترین فیلمها در مورد حضرت عیسی(ع) فیلم
شخصیتی شورشی و سیاسی از « بره اي آرام بود که به مسلخ فداء رفت » ارزیابی شد. در این فیلم برخلاف فیلم گریفیث که مسیح
مسیح در این اثر، طغیانگري چپگراست که در یک محیط خرده کارگري » : ایشان به نمایش گذاشته شد. به گفتۀ خود کارگردان
نزدیکترین فرد به مسائل واقعی یک دوران تاریخی و انقلابیترین » پازولینی چون متی (ماتیوس) را «. آماده شورش، ظهور میکند
دید فیلمی را براساس انجیل متی ساخت؛ 26 گرچه اکثر فیلمهاي مسیحی اکثراً براساس انجیل یوحنا که به افکار «( حواري عیسی(ع
« پیتر سایلس » و « جان کرشی » به کارگردانی « عیسی » پولس (یهودي مسیحینما) نزدیکتر است، ساخته میشود. در سال 1979 فیلم
بود که « برایانت فیشن » محصول مشترك آمریکا و انگلیس) ساخته شد. نویسنده فیلم ) « کلمبیا » و « بریتیش » توسط دو کمپانی
تصویر کرد و یهود را ابزار « مصائب مسیح » براساس انجیل لوقا، تصلیب مسیح در فیلم را به دور از خشونتهاي گزافی چون فیلم
اجراي مشیت الهی معرفی کرد که با اجراي اصول دمکراسی مسیح را به قربانگاه بردند. همانطور که در اکثر آثار هالیوودي و غیر
هالیوودي در مورد مسیح شاهدیم، در این فیلم هم حضرت پطرس شمعون(ع) که جانشین واقعی حضرت عیسی(ع) بود، خیانتکار
نشان داده میشود در حالی که از نظر روایات اسلامی وي وصی معصوم بوده است. خودآگاه یا ناخودآگاه دقیقاً همان جریانی که
از صدر مسیحیت سعی در تضعیف پطرس(ع) و تعالی پولس داشت، در این فیلمها هم تلاش خود را آگاهانه یا ناآگاهانه با تأکید
نیز پطرس(ع) به صورت شخصیتی با چهرهاي منفی و منکرحقّ « مصائب مسیح » موسیقایی و طراحی چهره ادامه میدهند. 27 در فیلم
و با قطاري از ستارگان تاریخ سینما، همان مسیح آرام و « عیسی بن مریم » نیز با ساخت « فرانکو زفیرللی » . عیسی نمایش داده میشود
در سال 1989 ، عیسی(ع) را در دوران « مسیح مونترال » . تسلیمپذیر سایر آثار را تکرار کرد و به معجزات عیسی(ع) اصالت داد
حقّ زیادي براي یهوداي اسخریوطی قائل است و داستان را از زبان او « مسیح سوپراستار » معاصر بازسازي کرد که مانند فیلم
« امریک پرسبرگ » و « مایکل پاول » اثر « نرگس سیاه » و فیلم « فرد زینهمان » اثر « راهبه » و « آهنگ برنادرت » میشنویم. فیلمهاي
1976 ) به زندگی راهبههاي مشهور عالم مسیحیت پرداخته و آثاري تبلیغی تبشیري براي مسیحیت با هدف قرار دادن دخترانِ )
به زندگی عرفانی و انزواطلبانه و سکولار راهبان مسیحی « فرانچسکو » و « برادر خورشید، خواهرماه » جوان میباشند. فیلمهایی چون
میپردازند که در بین مخاطبان غافل، جذبه زیادي نسبت به مسیحیت ایجاد میکند. متأسفانه تلویزیون ما هم با بیتوجهی آشکاري،
بسیاري از این آثار را حتّی بدون نقد و بررسی پخش میکند و در ترویج آیین خرافی و تحریف شده مسیحیت، بهترین کمک را
« رمز داوینچی » تبلیغات گمراه کننده براي فروش بیشتر اخیراً فیلم ،« رمز داوینچی » . در تیراژ میلیونی ببیننده به اربابان هالیوود میکند
ساخته شده و « دن براون » ساخته شد. این فیلم براساس کتاب « ران هاوارد » 28 با بودجه صد میلیون دلاري توسط « کد داوینچی » یا
باید رمز تعدادي از بزرگترین آثار هنري جهان را کشف کند و پرده از راز صد ساله « رابرت لنگدون » در آن شخصیتی به اسم
صفحه 36 از 58
فرقهاي خطرناك و مرموز بردارد. در این فیلم تئوري ازدواج حضرت مسیح و تولد فرزندان او به مانند فیلم آخرین وسوسه مسیح
لئوناردو داوینچی، حواریون عیسی(ع) نیستند، بلکه « شام آخر » مطرح میشود. در این فیلم چنین وانمود میشود که مردانِ تابلوي
فرزندان او هستند. به همین جهت این فیلم مورد نقد و حمله بسیاري از کلیساها واقع شده است، ولی در روزنامۀ واتیکان طی
تبلیغات موجود به احتمال بسیار، عظیمترین استراتژي فروش یک » : آمده است که « هیاهوي بسیار براي هیچ » یادداشتی با عنوان
29 دقیقاً مثل تبلیغات معکوس براي فیلم مصائب مسیح «. کتاب یا فیلم است که در چند دهۀ گذشته مورد استفاده قرار گرفته است
که فروش آن را که با بودجه بیست و پنج میلیون دلاري ساخته شده بود، تا حدود هفتصد میلیون دلار بالا برد و حتی خود گیبسون
عملی یا حرفی خلاف عرف و » : هم از این فروش بالا تعجّب کرد. تکنیکی که همیشه پولپرستان و شهرتطلبان عالم به کار بردهاند
و بعضی ستارههاي فاسد هالیوود تا جایی پیش رفتهاند که حتی با هماهنگی قبلی شایع « شرع مردم بزن یا غلو کن تا بزرگ شوي
میکنند که به کودکی تجاوز کردهاند تا پس از دادگاهی و تبرئه شدن، مشهور شوند(!) آري، این است چهرة واقعی و منفور
The last temption of christ 2. the . دنیاطلبی و اومانیسم. محمدحسین فرجنژاد ماهنامه موعود شماره 85 پینوشتها: 1
شهید سیدمرتضی آوینی در کتاب سه جلدي سینما آیینه جادو به طور مفصل به این مهم پرداخته .passion of the christ 3
سینما و » است. به علاوه مقالات زیادي در مورد جهت داري هنر و سینما نوشته شده است، به عنوان نمونه مراجعه کنید به: مقاله
پروپاگاند یا پاپ کورن! (هالیوود و » مجله معرفت، ش 85 و مقاله ،«( فلسفه، شکگرایی و صهیون (نقد محتوایی فیلم ماتریکس
4. البته اخیراً با تلاشهاي دلسوزان . مجله دنیاي تصویر، ش 139 ، دي 1383 ، ص 64 ،«( سیاست، ارتش، سیا پنتاگون و تروریسم
« نقد و بررسی تصویر پیامبران الهی در سینماي غرب » : کارهاي مثبتی انجام گرفته و یا در حال انجام است. از جمله نشستی با عنوان
ظرفیت » 19 ؛ و نشستی دیگر با عنوان /2/ با حضور نادر طالبزاده و دکتر حسن بلخاري و آقاي شاهحسینی در روز سهشنبه 85
با حضور محمد اصلانی، نادر طالبزاده و پژمان از سوي معاونت «( سینماي مستند و انیمیشن در تبیین سجایاي پیامبر اعظم (ص
ر.ك : .The Ten Commandments 6. Prince of Egypt 7 . سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد. 5
همین مقاله ، بخش قرائت هندویی بودایی از وحی و پیامبري در سینما. 8. در این زمینه حرف براي گفتن بسیار زیاد است ولی شما
را به مطالعه مقالۀ سینما و فلسفه، شکگرایی و صهیون (نقد محتوایی فیلم ماتریکس)، مجله معرفت، ش 85 جلب میکنم که منابع
اثر مجید صفاتاج هم مطالب مفیدي در این « سلطه پنهانی » مفیدي را در این زمینه معرفی کرده است. علاوه بر آن منابع اخیراً کتاب
نوشته مارك وبر (مدیر مؤسسه بازنگري « نگاهی به لابی صهیونیستی در آمریکا » باره ارائه داده است. و همچنین ر.ك: مقاله
« داستان حقیقی کابالا » ر.ك: مقاله .www.IHR.org تاریخی)، روزنامه رسالت، ش 5302 ، خرداد 83 ، ص 8، به نقل از سایت 9
10 . پولس (پاولس) از علماي قسیالقلب و دنیاطلب یهود بود که با . اثر هارون یحیی، ترجمه باران خردمند، مجله موعود، ش 62
همکاري سربازان مشرك رومی و یهودیان دنیا محور به کشتن وسیع نو ایمانان مسیحی برمیخاست تا حدي که مسیحیان مستضعف
از اسم او هم به وحشت میافتادند. در مسیر تار و مار نوکیشان مسیحی دمشق، ادعا کرد که مسیح بر او نازل شده و او مسیحی شده
است و از این به بعد میخواهد در لباس آیین جدید در خدمت خدا باشد، امّا گذشت زمان خلاف آن را ثابت کرد با کمال
تعجب، پولس که از باسوادان قدرتمند بود مواردي را مطرح کرده که با روح آیین عیسوي منافات داشت. او بارها و بارها در
نامههایش به نوکیشان مناطق مختلف، عیسی بن مریم را پسر خدا و خداي پسر خطاب میکرد طبعاً اگر بنا باشد عیسی هم خدا بشود
تلقی سنتی از وحی باطل میشود و به خود عیسی وحی میشود و تجلی جسمانی خدا روي زمین میشود. گویا بوي چندگانه
پرستی و جبرگروي یونان و هند و ایران باستان بیش از حرفهاي زیبا و عمیق عیسی(ع) در مرامش استشمام میشد. پولس شریعت
را هم در مسیحیت الغاء کرد که باعث وابستگی بیشتر مسیحیت به شریعت قبلی (یهود) شد. جانشینانش چون مارسیون راه او را پیش
گرفتند و دستگاه تبلیغی روم و دولت در سایۀ یهود هم با ظرافت از جبرگرایی و چند گانه پرستی و ذلتپذیري و سکولاریسم در
صفحه 37 از 58
مسیحیت حمایت میکرد، تا اینکه با کمال تأسف، بعد از چند نسل همینها به عنوان اساس مسیحیت شناخته شد و دین مسیح از
درون تهی شد. 11 . ر.ك: مسیحیتشناسی مقایسهاي، محمدرضا زیبایینژاد، نشر سروش، چاپ اول، 1383 ، تهران. 12 . عیسی(ع)
در مسیر حق آن چنان پاي فشرد که تا حدّ شهادت توسط مستکبران منفعت طلب پیش رفت. او فریسیان را روباهصفت (انجیل لوقا،
باب 13 ، فقرات 31 تا 33 ) و فرماندار رومی فلسطین را فریبکار (انجیل متی، باب 23 ، فقرات 36 1 و انجیل لوقا، باب 11 ، فقرات
54 39 ) خطاب میکرد و در شجاعت و ظلمستیزي حماسه ها آفرید. ر.ك: آشنایی با ادیان بزرگ، حسینی توفیقی، نشر طه و
سینماي ایمان، » 13 . ر.ك: مقالۀ .« عیساي انقلابی » مرکز جهانی علوم اسلامی و سمت، چاپ پنجم، تهران، 1381 ، ص 14 ذیل عنوان
14 . استاد شهبازي . نوشته کاوه جلالی، مجله اخبار ادیان، ش 5، سال 1382 ،« گزاشی از فیلمهاي شاخص با موضوع ایمان مسیحی
از فروش محدود کودکان « آلبرت پراگی » و « آکوبار لیونی » در سدههاي نهم و دهم میلادي کشیشان نیکنفسی چون » : مینویسد
مسیحی به وسیله حکمرانان مرکز و جنوب اروپا شکوه میکردند. ر.ك: زرسالاران یهود و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، نشر
مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سیاسی، جلد دوم، چاپ اول، 1377 ، تهران، ص 136 ؛ مخالفتهاي کلیساها یا رباخواري نیز در
15 . ر.ك: زرسالاران یهودي و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، عبدالله شهبازي، . تاریخ مشهور است. ر.ك: همان منبع، ص 110
. نشر مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سیاسی، تهران در جلدهاي مختلف در مورد این بحث مهم توضیحات مفصلی داده است. 16
جستوجوگر معنا، نگاهی به زندگی فکري نیکوس » در اینترنت و همچنین مقاله « ویکی پدیا » ر.ك: دایرتالمعارف
از سایت، « آخرین وسوسه مسیح، نوشتۀ نیکوس کازانتزاکیس » ، گروه دین و اندیشه خبرگزاري مهر و مقاله ،« کازانتزاکیس
در شبکه جهانی اینترنت و iketab و سایت www.persiambook. net. structure/criticism. 197 = Php/bid
45 . قبل از پخش فیلم himi -www.darinoos net/postx - 17 در آدرس 6622 « مقاله نگاهی به آثار مارتین اسکورسیزي
اشکان راد، مجله فیلمنگار، تیرماه ،« چون برهاي راهی مسلخ » در ابتداي تیتراژ از آغازین فیلم، این نکته نوشته میشود. 18 . در مقاله
1383 ، سال سوم، ش 22 ، ص 37 و همچنین در مقاله بازسازي ناقص هالیوود از کربلا (یادداشتی بر فیلم مصائب مسیح) منابع قابل
naqdfilm و cinemazion blogfa com : اعتنا و زیادي براي بررسی این فیلم آمده است. در آدرس زیر ببینید
انجیل لوقا، باب 13 ، فقرات 31 تا 33 و انجیل متی، باب 23 ، فقرات 36 1 و انجیل لوقا، باب 11 ، فقرات 39 .blogfa.com. 19
20 . مثلًا در کشوري چون آمریکا جمعیت شش میلیونی .« عیساي انقلابی » 54 و آشنایی با ادیان بزرگ، همان، ص 14 ذیل عنوان
یهودیان بر حدود دویست و هشتاد میلیون مسیحی نفوذ خارق العادهاي دارد. ر.ك: / آمریکا بدون نقاب، سیدهاشم میرلوحی، نشر
کیهان، 1380 / نفوذ صهیونیسم در مطبوعات، میرابوالفتح دعوتی، نشر ایّام، 1379 ، قم و همچنین: مبانی فراماسونري (یهود و
فراماسونري)، نوشته گروه تحقیقات علمی (ترکیه)، ترجمه جعفر سعیدي، چ دوم، تهران، نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376 و
. همچنین : سازمان هاي یهودیان آمریکا، نوشته لی اوبرین، ترجمه علی ناصري، چ دوم، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی نور، 1375
، مجله دنیاي تصویر، ش 130 ، خرداد 1383 ،« جنجالهایی که به نفع فیلم تمام شد، در حاشیۀ نمایش فیلم مصائب مسیح » 21 . مقاله
گروه بین الملل، خبرگزاري « آخرین پیامبر، با شکوه و زیبا » ر.ك: مقاله .Mahammad the last prophet 22 .21 . ص 69
محمد (ص) خاتم پیامبران در سوریه به » انیمیشن » و همچنین مقاله (rasanews.com/More Report.asp?Id= رسا: ( 132
خرقه، روایتی غریب » ر.ك: مقاله .Pilban.com/Archiv1.9/mohammad.html.www در آدرس: 23 « نمایش درآمد
بزرگترین داستان عالم، » تحقیق و نوشته: مجتبی حبیبی، گروه فرهنگ و هنر، خبرگزاري مهر. 24 . ر.ك: مقاله ،« از مصائب مسیح
سینماي ایمان، گزارشی از فیلمهاي شاخص با » گروه فرهنگ و هنر خبرگزاري مهر. 25 . ر.ك: مقاله « فیلمی براي تبرئه یهودا
گروه فرهنگ و هنر، خبرگزاري مهر. ،« فیلم عیسی، قرائتی صهیونیستی از انجیل لوقا » همان. 26 . ر.ك: مقاله ،« موضوع ایمان مسیحی
در این قسمت از چندین خبر در خبرگزاري مهر استفاده شده است و آدرس این جمله روزنامه واتیکانی .davinci code 28 .27
صفحه 38 از 58
www.mehrnews.com/fa/News Detail. aspx?NewsID= چنین است: 330681
آمریکا از